عشق فقط یک کلام.....حُسَین علیه السلام

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

عشق فقط یک کلام.....حُسَین علیه السلام

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

عشق فقط یک کلام.....حُسَین علیه السلام

سلام به شما دوست عزیز

برداشت های خودم رو از تمامی رخدادها ، مطالعات و ... را سعی میکنم در اینجا یادداشت کنم.

سپاسگذارم از اینکه وقت گرانبهای خود رو برای خواندن نوشته های من گذاشتید.

یا علی

پیوندها

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تفسیر سوره بقره آیه 7» ثبت شده است

از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم کدام سوره های قران از همه برتر است فرمودند: سوره بقره و سوال کردند کدام آیه برتر است؟ فرمودند: آیت الکرسی[1]

 

اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

«7»خَتَمَ اللّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ عَلی سَمْعِهِمْ وَ عَلی أَبْصارِهِمْ غِشاوَهٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ

خداوند بر دلها و بر گوش آنان مهر زده و بر چشمانشان پرده ای است و برای آنان عذابی بزرگ است.

نکته ها:

* مُهر بدبختی که خداوند بر دل کفّار می زند،کیفر لجاجت های آنان است.چنانکه می خوانیم: «یَطْبَعُ اللّهُ عَلی کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبّارٍ» [39]خدا بر دل افراد متکبّر و ستم پیشه،مهر می زند.و در آیه 23 سوره ی جاثیه نیز می خوانیم:خداوند بر دل کسانی که با علم و آگاهی به سراغ هواپرستی می روند مهر می زند.بنابراین مهر الهی نتیجه ی انتخاب بدِ خود انسان است،نه آنکه یک عمل قهری و جبری از طرف خدا باشد.

* مراد از قلب در قرآن،روح و مرکز ادراکات است.سه نوع قلب را قرآن معرّفی می کند:  1.قلب سلیم،2.قلب منیب،3.قلب مریض.

ویژگی های قلب سلیم

الف:قلبی که جز خدا در آن نیست.«لیس فیه احد سواه»[40]

ب:قلبی که پیرو راهنمای حقّ،توبه کننده از گناه و تسلیم حقّ باشد. [41]

ج:قلبی که از حبّ دنیا،سالم باشد. [42]

د:قلبی که با یاد خدا،آرام گیرد.[43]

ه:قلبی که در برابر خداوند،خاشع است. [44]

البتّه قلب مؤمن،هم با یاد خداوند آرام می گیرد و هم از قهر او می ترسد. «إِذا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» [45]همانند کودکی که هم به والدین آرام می گیرد و هم از آنان حساب می برد.

ویژگی های قلب مریض

الف:قلبی که از خدا غافل است ولایق رهبری نیست. «لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ» [46]

ب:دلی که دنبال فتنه و دستاویز می گردد. «فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَهِ» [47]

ج:دلی که قساوت دارد. «جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیَهً»[48]

د:دلی که زنگار گرفته است. «بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ» [49]

ه:دلی که مُهر خورده است. «طَبَعَ اللّهُ عَلَیْها بِکُفْرِهِمْ» [50]

ویژگی قلب منیب

قلب منیب،آن است که بعد از توجّه به انحراف وخلاف،توبه وانابه کرده و به سوی خدا باز گردد.ویژگی بارز آن تغییر حالات در رفتار وگفتار انسان است.

خداوند در آیات قرآنی،نه ویژگی برای قلب کفّار بیان کرده است:

الف:انکار حقایق. «قُلُوبُهُمْ مُنْکِرَهٌ» [51]

ب:تعصّب. «فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّهَ» [52]

ج:انحراف و گمراهی. «صَرَفَ اللّهُ قُلُوبَهُمْ»[53]

د:قساوت و سنگدلی. «فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَهِ قُلُوبُهُمْ» [54]

ه:موت. «لا تُسْمِعُ الْمَوْتی» [55]و:آلودگی و زنگار. «بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ» [56]

ز:مرض. «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» [57]

ح:ضیق. «یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً» [58]

ط:طبع. «طَبَعَ اللّهُ عَلَیْها بِکُفْرِهِمْ» [59]

* قلب انسان،متغیّر و تأثیرپذیر است.لذا مؤمنان اینچنین دعا می کنند: «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا» [60]خدایا! دلهای ما را بعد از آنکه هدایت نمودی،منحرف مساز.

امام صادق علیه السلام فرمودند:این جمله(آیه)را زیاد بگویید و خود را از انحراف ایمن و در امان ندانید. [61]

پیام ها:


1-درک نکردن حقیقت،شاید بالاترین کیفرهای الهی است. «خَتَمَ اللّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ»

2-کفر و الحاد،سبب مهر خوردن دلها و گوش هاست. «الَّذِینَ کَفَرُوا... خَتَمَ اللّهُ»

3-در اثر پافشاری بر کفر،امتیازات اساسی انسان(درک حقایق و واقعیّات) سلب می شود. «الَّذِینَ کَفَرُوا... خَتَمَ اللّهُ»

4-کیفر الهی،متناسب با عمل ماست. «الَّذِینَ کَفَرُوا... خَتَمَ اللّهُ»

آری،جزای کسی که حقّ را فهمید و بر آن سرپوش گذاشت،آن است که خدا هم بر چشم ، گوش ، روح و فکرش سرپوش گذارد. در واقع انسان ، خود عامل بدبختی خویش را فراهم می کند . چنانکه امام رضا علیه السلام فرمود : مُهر خوردن ، عقوبت کفر آنهاست . [62]


 


[1] - تفاسیر نور الثقلین و مجمع البیان

[39] - غافر،35.

[40] - نورالثقلین،ج4،ص57

[41] - نهج البلاغه،خطبه 214.

[42] - تفسیر صافی

[43] - فتح،4

[44] - حدید،16.

[45] - انفال،2

[46] - کهف،28

[47] - آل عمران،7

[48] - مائده،13

[49] - مطففین،14

[50] - نساء،155

[51] - نحل،22

[52] - فتح،26

[53] - توبه،127

[54] - زمر،22

[55] - روم 52

[56] - مطففین،14

[57] - بقره،10.

[58] - انعام،125

[59] - .نساء،155

[60] - آل عمران،8

[61] - تفسیر نورالثقلین

[62] - تفاسیر نورالثقلین و کنزالدقائق

پایگاه جامع قرآن کریم

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۰۸
حمیدرضا