ـ«وایقظتنی لما ذرات فی سمائک و ارضک؛
[۲۱]
 خداوندا! تو بیدارم کردی به آنچه در زمین و آسمان آفریدی».
ـ «اللهم اجعلنی اخشاک کانی اراک؛
[۲۲]
 خدایا چنان خشیت از خویش را بر دلم انداز که گویا تو را میبینم.»
ـ «الهی... منک اطلب الوصول الیک، وبک استدل علیک، فاهدنی بنورک الیک؛
[۲۳]
 خدایا از تو خواهم که مرا به خود رسانی و به وسیله ذاتت به خودت هدایت نمایی. پس مرا با نور خویش به خویشتن برسان».
ـ «انت الذی اشرقت الانوار فی قلوب اولیائک حتی عرفوک و وحدوک. ماذا وجد من فقدک؟ و ماالذی فقد من وجدک؟؛ 
[۲۴]
 تو نور معرفت را بر دل اولیایت تاباندی، تا این که تو را شناختند و موحد شدند. کسی که تو را ندارد، چه دارد؟ و آن که تو را دارد، چه ندارد؟».
بدون تفسیر و تفصیل، از این فرازها استفاده میشود که امام حسین علیهالسّلام با علم و بصیرت درونی، خشیت قلبی، دلبستگی و حب الهی، و تمسک به نور خداوندی به حالتی رسید که زمین و زمان را تحت تاثیر قرار داد!
او در زمان پدر، در شهر کوفه، در حالی که قحطی و بی آبی آن سامان را تهدید میکرد و مردم را به زحمت انداخته بود، به امر مولاامیرمؤمنان به دعا پرداخت؛ هنوز از راز و نیاز کنار نکشیده بود که باران رحمت نازل شد و نشان داد که حسین در «عالم تکوین» مؤثر است!. 
[۲۵]
| ۲۱. | ↑ مفاتیح نوین، ص۸۱۹. | 
| ۲۲. | ↑ مفاتیح نوین، ص۸۲۳. | 
| ۲۳. | ↑ مفاتیح نوین، ص۸۳۸. | 
| ۲۴. | ↑ مفاتیح نوین، ص۸۳۹. | 
| ۲۵. | ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۸۷. | 
 
