سلام دوستان
این مطلب در ادامه نیاز به دین
ما انسانها، براى سعادت و رشد خود به برنامه و طرح نیازمندیم و از سه
طریق مى توانیم برنامه مورد نیاز خود را به دست آوریم. به عبارت دیگر سه
راه پیش روى ماست:
راههای خودسازی و رسیدن به کمال
خودسازی راه رسیدن به سعادت
خودسازی راه رسیدن به سعادت
انسان
جزء کوچکی از هستی بیانتهاست و ازسویی تنها موجودی است که از نیروی عقل
برخوردار است. انسان دارای اختیار است. خداوند از طریق پیامبران و
پیشوایان دینی راه خوب و بد را به او نشان داده و او را در انتخاب این دو
راه آزاد گذاشته است. پیامبران انسان را هدف نهایی خلقت دانستهاند، پس
بردوشش وظیفهای خطیرگذاشته شده است. اگر هر انسانی به پرورش نیروهای
بالقوه خود بپردازد، میتواند به اوج کمال برسد. او باید بتواند عیب و
ایراد درونیاش را پیدا کند.
اولین گام برای خودسازی خواستن است. هر فردی باید خودش بخواهد به کمال برسد تا بتواند راه سعادت را بپیماید. پیمودن این مسیر به صورت اجباری راه به جایی نمیبرد. بعد از اینکه فرد از ته دل خواست که پا در راه خودسازی بگذارد، باید رفتارهای خوب و بد خود را از هم تفکیک کند. رفتارهای بد را ترک کند و رفتارهای خوب را تقویت کند. شناخت این رفتارها نیز مهم است یعنی هرکسی باید بداند که کدامیک از رفتارهایش اشتباه است. اگر به این مسئله آگاهی نداشته باشد تلاشهایش از ابتدا بیهوده است.
در طول تاریخ عقاید گوناگونی در مورد راه رسیدن انسان به سعادت به وجود آمده است. بعضی از افراد خویشتننگر هستند یعنی به نفس و تمایلات آن توجه دارند و هر آنچه با نفس انسان مطابقت دارد را راه سعادت میدانند. گروه دیگر جامعهنگر هستند و راه سعادت را پیشرفت جامعه میدانند. گروه بعدی الهینگر هستند و دنیا را معیار اعمال ناشایست میدانند و آخرت را سر منشأ همهچیز میپندارند.
اسلامنگر یا جامعنگرها افرادی هستند که معتقدند چهار عنصر خود، خدا، جهان و دیگر انسانها، محیط پیرامون را میسازند و کسیکه در اعمال خود خیر و شر بودن اعمال را به نسبت تأثیر آنها در این چهار عنصر در نظر بگیرد به سعادت میرسد. خود انسان تا حدود زیادی میتواند تأثیرگذاری اعمالش را بر این چهار عنصر تشخیص دهد ولی به طورکامل نمیتواند بفهمد کدام کارش صحیح و کدام کارش ناصحیح است. تنها کسی میتواند نسبت به هر چهار مورد شناخت داشته باشد که علم او مطلق باشد و او کسی جز خدا نیست. خداوند برای رسیدن انسان به سعادت که راه آن خودسازی است همه دستورالعملها را فرستاده است. امام علی (ع) میفرماید: «خدای سبحان کتابی راهنما فرستاد و در آن خوب و بد را روشن ساخت پس راه خوبی را پیش گیرید تا هدایت شوید و از راه بدی دوری جویید تا به مقصد برسید.»
خداوند درون انسان ابعاد گوناگونی قرار داده است تا به کمک آنها بتواند خود را ساخته و به کمال برسد. حس نیکوکاری مکارم و سجایای عالی انسانی را به وجود میآورد. این حس او را به حقجویی و نوعدوستی وادار میکند و زشتیها را از خود دور کند. حس خداجویی به انسانها کمک میکند که در راه رسیدن به خداوند قدم بردارند. اگر چه در برههای از زمان این ابعاد وجودی انسان نادیده گرفته شده است ولی در نهایت به این نتیجه میرسندکه راه سعادت توجه به دستورات خداوند است.
با نگاهی به کتاب: چهار جلدی اکسیر
هم میهن
اولین گام برای خودسازی خواستن است. هر فردی باید خودش بخواهد به کمال برسد تا بتواند راه سعادت را بپیماید. پیمودن این مسیر به صورت اجباری راه به جایی نمیبرد. بعد از اینکه فرد از ته دل خواست که پا در راه خودسازی بگذارد، باید رفتارهای خوب و بد خود را از هم تفکیک کند. رفتارهای بد را ترک کند و رفتارهای خوب را تقویت کند. شناخت این رفتارها نیز مهم است یعنی هرکسی باید بداند که کدامیک از رفتارهایش اشتباه است. اگر به این مسئله آگاهی نداشته باشد تلاشهایش از ابتدا بیهوده است.
در طول تاریخ عقاید گوناگونی در مورد راه رسیدن انسان به سعادت به وجود آمده است. بعضی از افراد خویشتننگر هستند یعنی به نفس و تمایلات آن توجه دارند و هر آنچه با نفس انسان مطابقت دارد را راه سعادت میدانند. گروه دیگر جامعهنگر هستند و راه سعادت را پیشرفت جامعه میدانند. گروه بعدی الهینگر هستند و دنیا را معیار اعمال ناشایست میدانند و آخرت را سر منشأ همهچیز میپندارند.
اسلامنگر یا جامعنگرها افرادی هستند که معتقدند چهار عنصر خود، خدا، جهان و دیگر انسانها، محیط پیرامون را میسازند و کسیکه در اعمال خود خیر و شر بودن اعمال را به نسبت تأثیر آنها در این چهار عنصر در نظر بگیرد به سعادت میرسد. خود انسان تا حدود زیادی میتواند تأثیرگذاری اعمالش را بر این چهار عنصر تشخیص دهد ولی به طورکامل نمیتواند بفهمد کدام کارش صحیح و کدام کارش ناصحیح است. تنها کسی میتواند نسبت به هر چهار مورد شناخت داشته باشد که علم او مطلق باشد و او کسی جز خدا نیست. خداوند برای رسیدن انسان به سعادت که راه آن خودسازی است همه دستورالعملها را فرستاده است. امام علی (ع) میفرماید: «خدای سبحان کتابی راهنما فرستاد و در آن خوب و بد را روشن ساخت پس راه خوبی را پیش گیرید تا هدایت شوید و از راه بدی دوری جویید تا به مقصد برسید.»
خداوند درون انسان ابعاد گوناگونی قرار داده است تا به کمک آنها بتواند خود را ساخته و به کمال برسد. حس نیکوکاری مکارم و سجایای عالی انسانی را به وجود میآورد. این حس او را به حقجویی و نوعدوستی وادار میکند و زشتیها را از خود دور کند. حس خداجویی به انسانها کمک میکند که در راه رسیدن به خداوند قدم بردارند. اگر چه در برههای از زمان این ابعاد وجودی انسان نادیده گرفته شده است ولی در نهایت به این نتیجه میرسندکه راه سعادت توجه به دستورات خداوند است.
با نگاهی به کتاب: چهار جلدی اکسیر
هم میهن