عشق فقط یک کلام.....حُسَین علیه السلام

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

عشق فقط یک کلام.....حُسَین علیه السلام

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

عشق فقط یک کلام.....حُسَین علیه السلام

سلام به شما دوست عزیز

برداشت های خودم رو از تمامی رخدادها ، مطالعات و ... را سعی میکنم در اینجا یادداشت کنم.

سپاسگذارم از اینکه وقت گرانبهای خود رو برای خواندن نوشته های من گذاشتید.

یا علی

پیوندها

سلام دوستان

انشاءالله زیارت کربلا روزی همه مون شود

التماس دعای فرج

 

آماده میشویم دو رکعت عزا کنیم

 حی علی العزا، که قیامی به پا کنیم

 

 قد قامت العزا  که شنیدیم میرویم

 تا حق روضه های عزا را ادا کنیم

 

بوی محرمش همه جا را گرفته است

 وقتش رسیده تا دو سه ماهی صفا کنیم

 

زیبا ترین وضوی محرم که گریه است

باید که اشک را به نظر کیمیا کنیم

 

سجاده سنگ صحن و عبا پیرهن سیاه

 نیت برای غربت خون خدا کنیم

 

آنقدر با لباس عزا سینه میزنیم

تا تار و پود پارچه را نخ نما کنیم

 

در این نماز عشق چه مستانه میشود

پشت سر امام زمان اقتدا کنیم

 

اینجا رکوع ما دم درب ورودی است

عرض ادب به ساحت کرببلا کنیم

 

الحق که کعبه سنگ نشانی برای ماست

 باید به نحو دیگری یاد خدا کنیم

 

با این که سمت قبله هنوزم درست هست

 تیری به نیت دو نشانه رها کنیم

 

اول به سمت کرببلا روضه الحسین

 دوم به سمت کوفه کسی را صدا  کنیم

 

از خاک هم مضایقه کردند کوفیان

 اصلا چگونه یادی از این ماجرا کنیم

 

سر های قدسیان همه بر زانوی غم است

 چون پیکری به خون شده هفتاد چاک و نیم

 

هفتاد زخم پیکر او از گناه ماست

 نیمی برای کرببلا...، پس حیا کنیم

 

اینجا قنوت ما به قناتی رسیده است

باید که سید الشهدا را صدا کنیم

 

تا گفتم السلام علیکم سلام داد

 باید به جان حضرت فطرس دعا کنیم

 

حالا که حکم کرببلا را گرفته ایم

باید دعا به جان امام رضا کنیم

 

شرمنده، لفظ واژه ی "باید" زیاد شد

باید به عهدِ گفتن باید وفا کنیم


یا علی مددی

بیتوته

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۵۹
حمیدرضا


گیرم که آفتاب جهان ذره پرور است

این بس مرا که سایه ی مهر تو بر سر است

ای دل چرا به غیر خدا تکیه می کنی؟

امید ما و لطف خدا از که کمتر است؟

بهر دو نان، خجالت دونان چه می کشی؟

ای دل صبور باش که روزی مقدّر است

خاطر ز گفتگوی مکرّر شود ملول

الاّ حدیث دوست که قند مکرّر است

فرخنده نامه ای که موشّح به نام اوست

زیبنده آن صحیفه که او زیب دفتر است

نامی که با خدا و پیمبر ز فرط قدس

زیب اذان و زینت محراب و منبر است

پشت فلک خمیده که با ماه و آفتاب

در حال سجده روی به درگاه حیدر است

شمس ضحی، امام هدی، نور هل أتی

چشم خدا و نفس نفیس پیمبر است

در آیه ی مباهله این مهر و ماه را

جانها یکی و جلوه ی جان از دو پیکر است

وجهی چنان جمیل که از شدّت جمال

وجه خدا و جلوه ی الله اکبر است

نازم به دست او که یکی ناز شست او

از جای کندنِ درِ سنگینِ خیبر است

با اشک چشم، ابر کَرَم بر سر یتیم

با برق تیغ، صاعقه ای بر ستمگر است

جز راه او به سوی خداوند راه نیست

یعنی که شهر علم نبی را، علی، در است

بر تارک زمان و مکان، تاج افتخار

در آسمان فضل، درخشنده اختر است

کمتر ز ذرّه ایم و فزونتر ز آفتاب

ما را که خاک پای علی بر سر افسر است

وصف علی ز عقل و قیاس و خیال و وهم

وز هرچه گفته اند و شنیدیم، برتر است

شد عرض ما تمام و حدیث تو ناتمام

حاجت به مجلس دگر و وقت دیگر است

طبع لطیف و شعر «ریاضی» به لطف و شهد

شاخ نبات خواجه  شیراز و شکّر است

محمدعلی ریاضی یزدی

خبرگزاری مهر

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۶ ، ۱۰:۵۳
حمیدرضا

سلام دوستان ، عیدتون مبارک

خجسته میلاد هفتمین پیشوای خیر و خوبی
                   هفتمین قافله سالار کاروان صبر و شکیبایی
                                               امام موسی کاظم علیه السلام مبارک باد . . .

التماس دعای فرج



بزم مارا باز آمد عالم آرایى دگر

کز قدومش بزم ما گردیده سینایى دگر

قرنها بگذشته از موسى و شرح رود نیل

آمده اینک به فتح نیل موسایى دگر

صادق آل نبى را داده حّى بى نیاز

از براى تشنگان علم، دریایى دگر

گرچه زهرا را به عالم نیست همتایى، ولى

شد حمیده با چنین فرزند،زهرایى دگر

اى صبا بر گو به زهرا دیده روشن چون خدا

داده بر فرزند تو شمس دلارایى دگر

گر که مریم مام یک عیسى بود، حق از کرم

داده بعد از پنج عیسى بر تو عیسایى دگر

از پى ترویج دین و حفظ قرآن مجید

هادى ما در طریقت گشته مولایى دگر

تاجهان مرده را ز انفاس گرمش جان دهد

زد قدم دراین جهان اینک مسیحایى دگر

یوسفى آمد که یوسف هم بود زندانیش

زانکه زندان رفتن او راست معنایى دگر

تا کنداز ریشه بنیاد بنى العباس را

زد قدم امروز انسان ساز فردایى دگر

تا که در عالم به آقایى رساند شیعه را

حق به آقایى خود آورده آقایى دگر

غیر آل للَّه ‌ما را نیست در محشر شفیع

از در دربار آنان پس مرو جایى دگر

در جزا برگ عبور ما به امضاءبسته است

معتبر جز مهر آنان نیست امضایى دگر

گر به تیغى بند بند شیعه را سازى جدا

در سرش جز عشق آنان نیست سودایى دگر

شعر من ران ملخ هست ومن (ژولیده) مور

غیر اینم بر سلیمان نیست کالایى دگر

ژولیده نشابورى


راسخون

عصر ایران

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۶ ، ۱۱:۲۷
حمیدرضا

سلام خدمت شما

عید غدیرخم را به همه شما تبریک میکنم

التماس دعای فرج

یا علی مددی

 از کعبه ظهور کرد تا بر همه کس
     معلوم شود که صاحب خانه کیست...


عمری است که دم به دم علی می گویم
در حال نشاط و غم، علی می گویم
یک عمر علی گفتم و ان شاالله
تا آخر عمر هم، علی می گویم


امروز به هرکوچه اذان باید گفت
در وصف علی ز آسمان باید گفت
چون عید امیر مومنین است
تبریک به صاحب الزمان باید گفت



 غدیر، یک تاریخ است؛ تاریخى که ابتدایش مدینه است، میانش کربلا و انتهایش ظهور


آغاز، علی بود و علی حُسن ختام
او اول و آخر است به دین اسلام
در عید غدیر خم فرستد صلوات
هر کس که او را علی ولی گشت و امام


بیتوته

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۴۷
حمیدرضا


سلام به شما بزرگواران

ولادت امام هادی علیه السلام رو تبریک میگویم.

التماس دعای فرج

نوای قلب عاشق که اسیرِ دلدار است
  صلِّ عَلیٰ محمّد وَ آلهِ الاطهار است
   ز شعف بخوانم،به سُرور و شادی
        قدَمَت مبارک،یا امامِ هادی



ای گوهر بحر آفرینش

وی چشم و چراغ اهل بینش

همنام علی مرتضایی

سرتا به قدم خدانمائی

امروز که دل قرین شادیست

میلاد تو ای امام هادی است

میلاد تو برهمه مبارک

بر مهدیِ فاطمه مبارک


بیتوته

باشگاه خبرنگاران جوان

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۶ ، ۱۰:۲۵
حمیدرضا

قدم به قدم با قافله امام حسین(ع) از مکه تا کربلا

منزل دوم

نام منزل: ابطح
وجه تسمیه: به سیلگاه وسیعی که در آن سنگ ریزه و ریگ است و نیز به دره پهن، مجرای فراخ، هموار و صاف و مسطح می گویند.
زمان ورود: به نظر می رسد ورود به این محل همان روز هشتم ذی الحجه (یوم الترویه) باشد. (۱۸ شهریور ۵۹ شمسی)
مدت توقف: امام به مقدار ساعتی در این منزل درنگ داشته است.
ویژگی و امکانات: ۱. زمین صاف و هموار که برای اتراق مناسب بود. ۲. چند درخت و چاه آب در این منطقه بوده است.
رویدادها: ۱. به امام اطلاع دادند که یزیدبن ثبیط بصری به دیدنش آمده است امام برخاست تا زودتر به دیدار یزید و فرزندانش عبدالله و عبیدالله برود، یزید نیز با اشتیاق به دیدار امام رفته بود. وقتی یزید برگشت، امام را در محل خویش نشسته دید و گفت: بفضل الله و برحمة فلیفرحوا. (یونس، آیه ۵۸) یزید شادمان شد و با 2 فرزندش هم سفر امام شد. امام در حق او دعا کرد. یزید ده فرزند داشت که فقط همین دو فرزند همراه او در کربلا شرکت کردند. ۲. پیوستن شخص دیگر را که همراه یزیدبن ثبیط بوده نیز در این محل ذکر کرده اند. نام او را عامر گفته اند.

* قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ (سوره یونس آیه58)    بگو: «به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند که این ، از تمام آنچه گردآوری کرده اند ، بهتر است!»



من مریض توام و از تو دوا می خواهم

ای  مسیح دل من از تو شفا می خواهم

از ازل مٌحرم کوی تو شدم یا مولا

در طواف حرمت سعی و صفا می خواهم

حج من دور سرت چرخم و حاجی گردم

تا فدای تو شوم اذن خدا می خواهم

در سرازیری قبرم که مرا خاک کنند

من به جای کفنم شال عزا می خواهم

روز محشر که کسی جور کسی را نکشد

از خداوند شفاعت تو را می خواهم

تا که ناکام نمیرم به جهان تا هستم

از تو یک تذکره کرب و بلا می خواهم

یا علی مدد

تدبر

خبر آنلاین

گنجینه اشعار باختر

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۶ ، ۱۰:۵۰
حمیدرضا

قدم به قدم با قافله امام حسین(ع) از مکه تا کربلا

نخستین منزل

نام منزل: بستان ابن معمّر (ابن عامر) به بطن نخله نیز مشهور است.
وجه تسمیه: این محل متعلق به عمربن عبدالله بن معمر بوده است.
زمان ورود: هشتم ذی الحجه سال ۶۰ هجری معادل ۱۸ شهریور ماه ۵۹ شمسی.
مدت توقف: امام درنگ کوتاهی در این محل داشته است.
ویژگی ها و امکانات: این منطقه میان دو دره بوده است که به نخل یمنی و نخل شاهی مشهور بوده اند.
رویدادها: در این منزل فرزدق شاعر، همراه با مادرش امام را ملاقات کرد. امام و یارانش شمشیر و نیزه در دست داشتند. ابا عبدالله از فرزدق پرسید: پشت سر (کوفه) چه خبر؟
جواب داد: دل ها با توست و شمشیر ها با بنی امیه و تقدیر به دست خداست.
فرزدق پرسش هایی درباره ی مناسک حج از امام پرسید و پس از دریافت پاسخ با شتاب دور شد تا خود را به حج برساند. (برخی این ملاقات را در منازل دیگر نوشته اند که ملاقات در این منزل دقیق تر است.)

حسین میا به کوفه، کوفه وفا ندارد


کوفی بی مروّت شرم و حیا ندارد


تا که سه شعبه دیدم غمین و مضطرتو


 وَ إن یکاد می خوندم برای اصغر تو


خبرآنلاین

ninisite

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۶ ، ۱۰:۵۳
حمیدرضا

گزارشی از وضعیت حرکت کاروان از مکه تا کربلا


مقصد: مقصد کاروان کوفه بود و هسته اصلی کاروان کاملا آشنا به اهداف، برنامه ها و اندیشه های اباعبدالله است. امام تصویری روشن از راه و حتی فرجام آن را بیان کرده بود.

شیوه حرکت: سریع و پرشتاب، پرهیز از درگیری، حرکت از مسیر اصلی، سنجیده و دقیق و با مطالعه مستمر (پرسش از مسافران و بررسی دقیق راه ها و منزلگاه ها).

روش های اطلاعاتی امامعلیه السلام: آگاهی بخشی به هم سفران در هر منزل، به ویژه در زمان پیوستن همراهان جدید. امام سجاد علیه السلام می فرماید: پدرم در همه منازل با اشاره به ماجرای حضرت یحیی، از شهادت خویش می گفت. در طول راه از مسافران کوفه و ساکنان منازل اطلاعات لازم را دریافت می کرد.

وضعیت راه: راه چه از پیش و چه از پس ناامن است. در پشت سر تهدید عمروبن سعید بن عاص حاکم مکه است و در پیش رو نگهبانان و عناصر اموی. شیخ مفید می گوید: «بلافاصله پس از شنیدن خبر حرکت امام حسین علیه السلاماز قادسیه تا خفان و میان قادسیه تا قطقطانه تحت مراقبت شدید حصین بن نمیر، سالار نگهبانان کوفه قرار دارد.»

عملکرد دشمن: مراقبت از راه های اصلی و فرعی خروجی و ورودی کوفه، محاصره کامل کوفه با حدود چهار هزار نفر برای جلوگیری از ورود کاروان امام، دستگیری و قتل مسافران مشکوک توسط گشتی های اطلاعاتی و حفاظتی عبیدالله زیاد.

نخستین برخورد نظامی: عمروبن سعید-حاکم مکه- برادرش یحیی بن سعید را برای بازگرداندن امام و همراهانش مامور کرد. این گروه راه را بر امام بستند و گفتند: ای حسین، آیا از خدا پروا نمی کنی! از جماعت بیرون می روی و در امت تفرقه می افکنی؟ امام به راه ادامه داد و درگیری با تازیانه اتفاق افتاد که یاران یحیی، شکست خوردند. امام در پاسخ یحیی که قیام امام را محکوم کرد این آیه شریفه را قرائت کرد: عمل من از آن من است و عمل شما از آن شما. شما از عملی که می کنم بیزارید و من از عمل شما.

اقدام یزید: یزید به محض اطلاع از حرکت امامعلیه السلام به عبیدالله زیاد نوشت: شنیده ام از مکه قصد سرزمین تو کرده است.

1.در راه نگهبانان قرار بده.

2.جاسوسان بگمار تا مسائل را اطلاع دهند.

3.همه روزه اخبار را برای من بنویس.

4.هرکس با تو جنگ کند با او بجنگ.

بزرگانی که همراه نشدند:

 1.محمد حنیفه. برادر اباعبدلله الحسین علیه السلام که دلیل نپیوستن او را برخی عدم توفیق یا هم افق نبودن با شهدای کربلا دانسته اند نیز نوشته اند هنگام خروج امام بیمار بود و برخی گفته اند انگشتانش بر اثر پیچیدن زره، نقص برداشت و توانایی حمل شمشیر نداشت.

2.عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب. وی امام را تایید کرد. در هنگام حرکت اباعبدالله چشمانش دچار کم بینی یا نابینایی شده بود. در هیچ روایتی امام او را دعوت به همراهی نکرد و هیچ معصومی وی را به سبب شرکت نکردن در کربلا سرزنش نکرده است. قرائن تاریخی نابینا بودن وی و داشتن راهنما در هنگام حرکت را تصریح کرده است.

3.عبدالله بن جعفر همسر حضرت زینب سلام الله علیها. وی نیز همچون محمد حنیفه و ابن عباس، موید و طرفدار اباعبدالله بود و فرستادن دو فرزندش برای شرکت در کربلا گواه این فهم و معرفت و تایید است. علت شرکت نکردن او را نابینایی یا کم بینایی نوشته اند.

4.فرزدق شاعر. در بستان بنی عامر نزدیک مکه با امامعلیه السلام ملاقت کرد. وی همراه مادرش قصد شرکت در مراسم حج داشت. پس از دیدار با امام و توضیح درباره کوفه و بی وفایی مردم و طرح چند پرسش درباره مناسک حج، از امام جدا شد.

5.ابوسعید خدری. وی یار پیامبر بود و در دوازده غزوه شرکت داشت و در سال 64 یا 74 درگذشت شخصیت برجسته وی را همه ستوده اند. او از ولایت امیر مومنان دفاع کرد. عدم حضور وی در کربلا به درستی معلوم نیست. ائمه او را تایید کرده اند و معلوم می شود عذری مانند پیری و شکستگی، چشم کم سو و ... سبب عدم شرکت اوست.

تعداد منازل راه: تعداد منازل راه را از مکه تا کربلا گوناگون نوشته اند. در برخی منازل امامعلیه السلام درنگ کوتاهی داشته و در برخی منازل اتراق کرده است. برخی منازل متعلق به یک وادی با هم ذکر شده است. در بسیاری از کتب تاریخی، درنگ در برخی از این منازل گزارش داده شده است. مثلا منازل 6،7،8،9،10،11،12،14،15،27 (ده منزل) گذرگاه و توقفگاه امام نبوده اند. منزلگاه ها، نقطه های آباد و آبگاه های مناسب در دل بیابان بوده اند.

آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند

عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین

شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا

جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین


اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار

کاندرین گوشه عزایی بی ریا دارد حسین


خبرگزاری فارس

خبرآنلاین


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۶ ، ۱۱:۰۴
حمیدرضا

سلام خدمت شما همه دوستان عزیز

عیدتان مبارک باد

التماس دعای فرج

یکی روانه به دنبال یوسف زهراست سلام الله علیها

یکی بهشت خدا را به چشم خود دیده

یکی به یاد جهنم ز تابش گرماست

یکی به خیمه ندای الهی العفوش

یکی دو دیده‌‌اش از اشک شوق چون دریاست

یکی به امر خداوند سر تراشیده

یکی دو دست دعایش به سوی حق بالاست

سلام باد بر آن مُحرم خداجویی

که روح بندگی از اشک دیده‌اش پیداست

سلام باد بر آن کاروان صحراگرد

که لحظه‌لحظه به دنبال سیدالشهداست

سلام باد به عباس و اکبر و قاسم

که حج واجبشان در زمین کرب‌و‌بلاست

سلام باد به اخلاص و صدق ابراهیم

که بهر ذبح پسر همچو کوه، پابرجاست

سلام باد به ایثار و عشق اسماعیل

که سر به دست پدر داد و خویش را آراست

وجود او همه تسلیم محض پا تا سر

که دست شست ز جان و سر و خدا را خواست

کشید تیغ ولی آن گلو بریده نشد

فتاده بود به حیرت که عیب کار کجاست

به تیغ گفت ببر! تیغ گفت ابراهیم!

خدات گفته نبر! گر بُرم خطاست خطاست

خلیل! یا مرنی و الجلیل ینهانی

هوالعزیز، همانا که حکم، حکم خداست

چه امتحان عظیمی چه صدق و اخلاصی

تو از خدا و خداوند از تو نیز رضاست

به جای ذبح پسر سر ز گوسفند ببر!

که این پسر، پدر بهترین پیمبر ماست

مباد تیغ کشی بر گلوی اسماعیل

به هوش باش که در صلب این پسرِ زهراست سلام الله علیها

درست اگر نگری در وجود این فرزند

جمال نفس رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و علی علیه السلام پیداست

گذار خنجر و دست ذبیح خود بگشا

که ذبح اعظم ما ظهر روز عاشوراست

ذبیح ماست حسینی علیه السلام که پیکر پاکش

هزار پاره ز شمشیر و تیغ و تیر جفاست

بدان خلیل که تنها ذبیح ماست حسین علیه السلام

که پیکرش به زمین، سر به نیزۀ اعداست

ذبیح ماست حسینی علیه السلام که جلوه‌گاه رخش

تنور و نیزه و دیر و درخت و تشت طلاست

ذبیح ماست شهیدی که تا صف محشر

تمام وسعت ملک خداش بزم عزاست

سلام خالق و خلقت به خون پاک حسین علیه السلام

که زخم نیزه و خنجر به پیکرش زیباست

هزار مرتبه شد کشته روز عاشورا

ز بس‌که زخم به زخمش رسید از چپ و راست

گلوی تشنه، سرش را ز تن جدا کردند

که بهر داغ لبش چشم عالمی دریاست

به جز ز اشک غمش دل کجا شود آرام

به غیر تربت پاکش کدام خاک، شفاست؟

به یاد دست علمدارش آه ماست علم

برای آن لب خشکیده چشم ما سقاست

به غیر وجه خدا کل من علیها فان

یقین کنید همانا حسین علیه السلام ، وجه خداست

به یاد خون گلوی حسین علیه السلام تا صف حشر

سرشک «میثم» اگر خون شود همیشه رواست



*« الخلیلُ یأمُرنی و الجلیلُ یَنهانی ، ابراهیم خلیل می گوید ببر و خداوند جلیل می گوید نبر و من توان سر پیچی از حرف جلیل -خداوند عالمیان جل شانه را ندارم».

* « کلُّ مَنْ عَلیها فَان وَ یبقَی وَجْهُ رَبَّک ذوالجلالِ والاکرامِ ، هرکه روی زمین است دستخوش مرگ و فناست و خدای باجلال و عظمت باقی می ماند.


فاطمیه و خیریه آذربایجانیهای مقیم مشهد

کتاب یزد

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۶ ، ۱۱:۰۵
حمیدرضا

ای حلقه اتصال این ارض و سما

ای جمعه به جمعه کنج سرداب دعا

با مهر شما رزق دل امضا بشود

در این عرفه،همرهتان،کرب و بلا

محمدمهدی عبدالهی




چندی به انتظار تو حسرت کشیده ایم

دور از نگار حوصله ای سر رسیده ایم

هفته به هفته می گذرد بی حضور تو

از جمعه های بی تو که خیری ندیده ایم

پیدا نمی کنی ز دل ما فقیر تر

از ما عیادتی که دل از کف رهیده ایم

صدشکر در طلاتم اماج معصیت

در ساحل قنوت تو سکنی گزیده ایم

قسمت نشد که حاجی بیت خدا شویم

شکر خدا به مجلس آقا رسیده ایم

بسیار روضه از غم ارباب خوانده اند

اما هنوز کرببلا را ندیده ایم

احسان محسنی فر




وقت تکبیر و دعا و صلوات است امروز

مهدی صاحب زمان در عرفات است امروز

کاش این عرفات آخر هجران باشد

صبح فردا فرج مهدی زهرا باشد


نگاه منتظر

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۶ ، ۱۱:۰۷
حمیدرضا