با تولای تـو بین خلق شهرت یافتیم...
جمعه, ۳۰ آذر ۱۳۹۷، ۰۱:۳۰ ق.ظ
خاکِ تـو از اشک مـا گل گشت آن گل مـا شدیم
روح تـو در جسمِ مـا گل کرد چون گل وا شدیم
ذره ای بودیم خورشید رخت مـا را گرفت
قطره گشتیم و بـه دریای غمت دریا شدیم
با تولای تـو بین خلق شهرت یافتیم
در تجلایِ تـو گم گشتیم تا پیدا شدیم
داغ تـو پیش از ولادت در دل مـا نقش بست
سوختیم و شعلة فریاد عاشورا شدیم
شعله بودیم و تماشای تـو مـا را لاله کرد
خار بودیم و زفیضت نخل طوبا شدیم
از همان اول کـه بگشودیم چشمِ خویش را
تشنگان عشق رابا اشک خود سقا شدیم
نی عجب با عشق اگر پایان بگیرد عمر مـا
مـا از اول عاشقِ ذریه زهرا شدیم
باوجود آنکه بر چشم همه دادیم نور
همچو شمع سوخته در انجمن تنها شدیم
هر کجا یاد لب خشک تـو نوشیدیم آب
سوختیم و از خجالت آب ، سر تا پا شدیم
آفتاب روی تـو بخشید بینایی بـه مـا
تـو بـه نوک نی درخشیدی وما بینا شدیم
همچو نخل خشک کز فیض بهار احیا شود
مـا چو میثم از نسیم کربلا احیا شدیم
پارس ناز
۹۷/۰۹/۳۰