دوست دارم دور عباست بگردانی مرا
جمعه, ۲ خرداد ۱۳۹۹، ۰۱:۱۲ ق.ظ
دوست دارم تا تـو در خود محو و حیرانم کنی
قطره ام واصل بـه دریایِ خروشانم کنی
دوست دارم ذره باشم تا کـه در امواج نور
در بغل گیری و خورشید فروزانم کنی
دوست دارم پای تا سر قطعه ابری شوم
تا بـه خاک لاله های خویش بارانم کنی
دوست دارم تا دم رفتن بگریم در غمت
کز کرامت خنده ای بر چشم گریانم کنی
دوست دارم دور عباست بگردانی مرا
یا کـه هم چون طره اکبر پریشانم کنی
دوست دارم تا شود قلبم چو جسمت چاک چاک
درکنار قتلگاهِ خویش، مهمانم کنی
دوست دارم تا کـه با یاد لبِ عطشان خود
سوزی و آبم کنی یک باره طوفانم کنی
دوست دارم خار صحرا و بیابانت شوم
تا بـه رویم پاگذاری سرو بستانم کنی
دوست دارم در منایِ عشق هم چون گوسفند
پیش پای زائران خویش قربانم کنی
دوست دارم میثم کویِ تـو باشم یا حسین
تا فراز دار عشقِ خود، ثنا خوانم کنی
پارس ناز
۹۹/۰۳/۰۲