سوره بقره
دوشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ۰۳:۰۸ ب.ظ
از آنجا که سوره بقره به تدریج [۱۱۴] [۱۱۵] [۱۱۶] و هر بخش از آیات آن در باره موضوعی نازل شده است شاید به سادگی نتوان غرض واحدی برای این سوره بزرگ در نظر گرفت، ازاینرو درباره غرض سوره بقره دیدگاههای متفاوتی اظهار شده است؛ برخی مفسران آن را فاقد غرض واحد دانسته و برای سوره اغراض متعددی ذکر کردهاند. [۱۱۷] برخی دیگر هدف سوره را بیان آثار ایمان به غیب دانسته و دلیل آن را نامگذاری سوره به بقره گفتهاند، زیرا محور اصلی داستان گاو بنی اسرائیل نیز ایمان به غیب است. [۱۱۸] علامه طباطبایی معتقد است که این سوره غرض واحدی ندارد؛ اما بیشتر آیات آن درباره این موضوع سخن میگوید که لازمه بندگی خداوند این است که بندگان او به آنچه خداوند بر رسولانش نازل کرده است ایمان بیاورند و بین پیامبران الهی تفاوتی قائل نشوند، ازاینرو بخش عمدهای از این سوره درباره مذمت کافران و منافقان و گروهی از اهل کتاب است که در دین خدا بدعت آوردند و در ایمان به رسولان الهی تردید کرده، تعالیم آنها را نادیده گرفتند. پایان سوره نیز به بیان بخشی از احکام الهی اختصاص دارد. [۱۱۹] بنابر این نظر، محور اصلی سوره بقره لزوم ایمان به تعالیم پیامبران است.
محتوای سوره
سوره بقره با تأکید بر اهمیت و نقش ایمان در سعادت فردی و اجتماعی انسان، اعلام میدارد که تنها راه سعادت، ایمان به خدا و پایبندی به تعالیم انبیاست. این سوره از سه بخش تشکیل شده است: دربخش نخست اهمیت و جایگاه ایمان و بندگی خدا در زندگی انسان بیان میگردد. بخش دوم به سرگذشت قوم بنی اسرائیل اختصاص دارد و در آن پیامدهای ذلتبار مخالفت این قوم با خدا و پیامبران بیان شده و تلاشهای آنها در شکست دادن پیامبر اسلام خنثا میگردد. سومین بخش سوره نیز به معرفی دین توحیدی اسلام میپردازد و بسیاری از احکام و مقررات دینی را همراه با معارف اعتقادی و اخلاقی اسلام بیان میکند. تفصیل بخشهای سه گانه بدین قرار است:
← اهمیت و جایگاه ایمان در زندگی انسان
۳۹ آیه نخست این سوره اهمیت و جایگاه ایمان به خدا وبندگی او را در زندگی فردی و اجتماعی انسان بیان میکند. در این بخش مباحث زیر مطرح میشود:
←← مبحث اول
انسانها در برابر دعوت توحیدی انبیا سهگونه موضع گیری دارند: گروهی که در پی حقیقت هستند به خدا و تعالیم پیامبران ایمان آورده، به آن عمل میکنند. قرآن این گروه را اهل تقوا نامیده، [۱۲۰] آنان را رستگار میداند. دربرابر اهل تقوا که با تمام وجود آماده پذیرش حقاند، کسانی مانند سران شرک و کفر [۱۲۱] قرار دارند که بیایمانی در اعماق جانشان نفوذ کرده و به هیچ روی حقیقت را نمیپذیرند. گروه سوم منافقاناند که به زبان میگویند: به خدا و روز رستاخیز ایمان آوردهایم، در حالی که اصلاً ایمان ندارند. در آیات مورد بحث منافقان با ویژگیهایی چون حیلهگری و فریبکاری، خود فریبی، ابتلا به بیماری روحی، دروغگویی، ادعای اصلاحگری، فساد در زمین و نادانی و بی خردی وصف شدهاند. برخی مفسران راز توجه ویژه سوره بقره به ویژگیهای منافقان و اختصاص ۱۳ آیه [۱۲۲] را به آنان، وضعیت خاص برخی از نومسلمانان مدینه میدانند که خدا و رسولش را باتمام وجود باور نکرده بودند. [۱۲۳] [۱۲۴]
←← مبحث دوم
در آیات بعد از عموم انسانها میخواهد تا خدایی را پرستش کنند که آنان را آفرید و نعمتهای بسیاری به آنان داد. در آیات ۲۳ - ۲۴ برای چهارمین و آخرین بار از زمان بعثت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، مخالفان را به تحدی با قرآن فرا میخواند [۱۲۵] و از آنان میخواهد اگر در الهی بودن قرآن شک دارند تنها متنی همانند یک سوره قرآن بیاورند. برخی مفسران مرجع ضمیر «مِن مِثلِه» را مای موصوله در «مِما نَزَّلنا» دانستهاند. [۱۲۶] [۱۲۷] [۱۲۸] برخی نیز مرجع آن را کلمه «عَبدِنا» میدانند. [۱۲۹] [۱۳۰] [۱۳۱] دربعضی از روایات هم هر دو احتمال به عنوان تفسیر آیه ذکر شده است. [۱۳۲] بنابراین تفسیر، آیه مورد بحث از همگان میخواهد تا اگر میتوانند به دست فردی امّی و درس ناخوانده همچون پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) متنی که از هرجهت، از جمله اتقان محتوا و بلاغت و فصاحت الفاظ همانند قرآن باشد بیاورند. [۱۳۳] [۱۳۴] [۱۳۵]
←← مبحث سوم
در آیات ۲۸ - ۳۹ ابتدا به آفرینش انسان اشاره میکند که چگونه خداوند او را از عدم آفرید و استعدادهایی در وجود او به ودیعت نهاد تا مراحل کمال را به تدریج در دنیا و پس از آن در عالم پس از مرگ بپیماید و به این منظور زمین و آسمان را برای او آفرید، [۱۳۶] آنگاه داستان حضرت آدم را بیان میکند و اعلام میدارد که انسان برای جانشینی خدا به زمین آمده است و این مقام به سبب آگاهی یافتن وی از اسما و حقایق و اسرار آفرینش جهان هستی است. [۱۳۷] [۱۳۸] سپس وسوسهای که باعث هبوط انسان از مقام خود شد یعنی خوردن از میوه درخت ممنوع را بازگو کرده [۱۳۹]و راه جبران این اشتباه یعنی توبه به سوی خدا را نیز بیان میکند. [۱۴۰]
درباره معنای اسماء که رمز برتری انسان بر فرشتگان است مفسران آرای گوناگونی دارند: یک. اسماء کلیدهای علم و معرفت و کمالات مادی و معنوی انسان است. [۱۴۱] دو. منظور از تعلیم اسماء ایجاد استعدادهای گوناگون در انسان است. [۱۴۲] [۱۴۳] سه. اسماء، نامهای همه موجودات جهان است. [۱۴۴] [۱۴۵] [۱۴۶] چهار. اسرار عالم غیب است. [۱۴۷] پنج. موجوداتی هستند که وجودی حقیقی و واقعی داشته، در عالم غیب قرار دارند. [۱۴۸] شش. اسمای حسنای الهی است. [۱۴۹] هفت. اسمای امامان معصوم است. [۱۵۰] هشت. اسمای انبیا و اولیای الهی است. [۱۵۱]
← یهودیان مدینه، مهمترین مانع ایمان
در بخش دوم سوره با بررسی موانع گسترش دین در جامعه اسلامی، به مقابله با اشکال تراشیها و بهانه جوییهای یهودیان مدینه میپردازد. آنان مهمترین مخالفان آیین توحیدی و برپایی حکومت دینی در شهر مدینه بودند. این بخش با دعوت یهویان به ایمان به پیامبر اسلام - که بخشی از پیمان خدا با بنیاسرائیل است - آغاز میشود. در ادامه با یاد آوری نعمتهای الهی به بنیاسراییل به یهودیان مدینه گوشزد میکند که بهانهجوییها و پیمان شکنیهای نیاکان آنها در طول تاریخ جز ذلت و خواری هیچ ثمری برای آنها نداشته و ایشان نیز بهتر است از پیمودن این راه بپرهیزند. در انتها به بررسی بهانهها و اشکالات یهودیان در باره اسلام و نبوت پیامبر پرداخته، به آنها پاسخ میدهد. مهمترین مباحثی که در این بخش از سوره مطرح میگردد به شرح زیراست.
←← مبحث مهم اول
آیات ۴۰ - ۴۶ ضمن دعوت یهودیان به اسلام از آنان میخواهد با ایمان به پیامبر اسلام پایبندی خود را به عهد وپیمانی که با خدابستهاند نشان دهند، و برای دستیابی به منافع ناچیز دنیوی حقانیت قران و پیامبر را انکار نکنند. [۱۵۲]
←← مبحث مهم دوم
آیات ۴۷ - ۶۱ نعمتهای خدا به بنیاسرائیل و بهانه جوییها و سرکشیهای آنها را در برابر این نعمتها برمیشمرد تا یادآور شود که چگونه نیاکان آنها بر اثر مخالفت با حق از قله برتری بر همه انسانهای زمان خودشان: «اَنّی فَضَّلتُکُم عَلَی الع--لَمین» [۱۵۳] به حضیض ذلت و حقارت کشانده شدند:«ضُرِبَت عَلَیهِمُ الذِّلَّةُ والمَسکَنَةُ». [۱۵۴] در این آیات نعمتهایی همچون نجات بنیاسرائیل از شکنجهها و ظلمهای فرعونیان [۱۵۵] شکافته شدن دریا و نجات موسی و همراهانش، [۱۵۶] نزول تورات برای هدایت بنیاسرائیل، [۱۵۷] زنده شدن گروهی از قوم بنیاسرائیل پس از آنکه بر اثر تقاضای رویت خدا به مرگ محکوم شده بودند، [۱۵۸] مهیا شدن نعمتهای مادی مانند سایه ابر و آشامیدنی و خوراکیهای لذیذ (منّ و سلوی) [۱۵۹] در بیابان [۱۶۰] و سرانجام سیراب شدن همراهان موسی (علیهالسلام) از ۱۲ چشمه آب که به در خواست موسی و معجزه الهی جاری شد [۱۶۱] برشمرده شده است. به گزارش این آیات قوم بنیاسرائیل به جای قدردانی از این نعمتها و سپاسگزاری به درگاه الهی، از فرمان خدا سرپیچی [۱۶۲] و گوساله پرستی را پیشه کردند. [۱۶۳] و غذاهای رنگانگ از موسی در خواست کردند [۱۶۴] و حتی معجزات الهی را انکار کرده، پیامبران خدا را که برای هدایت آنها آمده بودند کشتند. [۱۶۵]
در ادامه، ویژگیهای عمومی و شاخصههای فکری و رفتاری بنیاسرائیل را برمیشمرد تا نشان دهد علت اصلی مخالفت آنان با تعالیم پیامبراسلام، گمراهی و حق ستیزی آنهاست؛ نه وجود کاستی و نقصان در آیین خدایی اسلام. به گزارش این آیات خصلتهای ناشایستی مانند پیمان شکنی، [۱۶۶] [۱۶۷] حیلهگری، [۱۶۸] قساوت قلب ، [۱۶۹] باور نداشتن سخنان انبیا و نداشتن روح تسلیم در برابر آنها، [۱۷۰] تحریف کلام خدا، [۱۷۱] اعتقاد به مصونیت قوم یهود دربرابر آتش غضب الهی، [۱۷۲] عمل کردن به برخی از وظایف دینی و رها کردن سایر وظایف [۱۷۳] مخالفت با پیامبرانی که سخنی بر خلاف میل آنها بگویند و کشتن برخی از انبیا [۱۷۴]از ویژگیهای قوم بنیاسرائیل بوده و همین خصلتها مانع از ایمان یهودیان مدینه به پیامبر اسلام شده است، هر چند پیش از این در انتظار بعثت آن حضرت بودند. [۱۷۵]
برای نشان دادن ویژگیها و روحیات بنیاسراییل آیات مذکور داستانهایی از زندگی قوم یهود را در گذشته یادآور میشود و در برخی موارد رفتارهای یهودیان زمان پیامبر را با رفتار آنها مقایسه میکند تا نشان دهد خصلتهای اساسی بنیاسراییل در طول تاریخ تفاوتی نکرده است.
←← مهمترین رخدادهای تاریخی و رفتاری
مهمترین رخدادهای تاریخی و رفتارهایی که در این آیات به آنها اشاره شده به شرح زیر است: قرار گرفتن کوه طور بر بالای سر قوم یهود از روی اعجاز [۱۷۶] و گرفتن پیمان از آنان مبنی برعمل کردن به دستورات تورات، [۱۷۷] داستان کسانی که حکم تعطیلی روز شنبه را با حیلهگری نقض کردند، [۱۷۸] بهانهجویی و مقاومت قوم یهود در برابر دستور خدا برای کشتن گاوی که قاتل فرد بیگناهی را مشخص میکرد، [۱۷۹] داستان گروهی از بنیاسراییل که با گوش خود فرمان خدا را شنیدند؛ اما آن را تحریف کردند و یهودیانی که در زمان پیامبر از روش آنان پیروی میکنند، [۱۸۰] و بیان برخی دیگر از خصلتهای این قوم [۱۸۱] و سرانجام گزارشی از مخالفتهای پی در پی بنیاسرائیل با انبیای الهی و تکذیب و کشتار آنها به سبب ناسازگاری تعالیم انبیا با خواهشهای نفسانی آنها. [۱۸۲]
پس از ارائه گزارشی از خصلتها و ویژگیهای قوم بنیاسرائیل و یادآوری داستانهای تاریخی به بیان رفتارها و تلاشهای مذبوحانه یهودیان زمان پیامبر میپردازد و بهانهجویی و اشکال تراشیهای آنان را بر میشمارد. یهودیان با تکیه بر این بهانهها کوشش میکردند بیایمانی خود و مخالفتشان را با پیامبر اسلام موجه جلوه دهند و افزون بر این از گرویدن اعراب به اسلام مانع شوند.
←← پاسخ دقیق هر ایراد
در این آیات پس از طرح هر ایراد با دقت ابعاد آن بررسی و پاسخ داده شده است. در آیات آغازین این قسمت به یهودیان مدینه یادآور میشود که شما همان کسانی هستید که بیصبرانه در انتظار بعثت پیامبر بودید تا با یاری او بر اعراب کافر پیروز شوید؛ اما اکنون که هنگام یاری رساندن و ایمان آوردن به اوست با اینکه کاملاً وی را میشناسید و همه ویژگیهای او را با آنچه در تورات آمده بود هماهنگ مییابید، صرفاً به سبب آنکه وی از بنیاسرائیل نیست [۱۸۳] به مخالفت با او پرداخته، او را انکار میکنید، [۱۸۴] [۱۸۵] [۱۸۶] بنابراین شما هیچ دلیل قانع کنندهای برای مخالفت با او ندارید، آنگاه سخنان کفرآمیز و بهانههای بی پایه آنان را یکایک بیان میکند؛ از جمله اینکه میگفتند: مافقط به آنچه بر بنیاسرائیل نازل شده است ایمان میآوریم [۱۸۷]یا میگفتند: ما با جبرئیل که آورنده وحی بر پیامبر اسلام است دشمنیم، زیرا او همواره دستورات دشوار همچون جنگ و جهاد را برای بنیاسرائیل میآورد [۱۸۸] [۱۸۹] یا نسخ شدن برخی احکام دین یهود توسط پیامبر را نشانه غیر خدایی بودن آیین اسلام میدانستند. [۱۹۰] برخی از آنها تقاضاهای نامعقولی همچون رؤیت خدا را از پیامبر داشتند و مسلمانان را نیز تحریک میکردند که این خواسته را تکرار کنند و در صورت اظهار عجزِ پیامبر از او روی برتابند. [۱۹۱] در ادامه از قول یهودیان و مسیحیان نقل میکند که هر یک از آنان تنها خود را شایسته ورود به بهشت معرفی میکردند [۱۹۲] و به این ادعای بیاساس نیز پاسخ میدهد. بهانه دیگر یهودیان این بود که به پیروی از مشرکان ناآگاه [۱۹۳] میگفتند: چرا خدا بهطور مستقیم با ما سخن نمیگوید یا آیه و معجزهای بر خود ما نازل نمیشود؟ [۱۹۴] یا آنان و مسیحیان هر یک از مسلمانان را به دین خود دعوت میکردند، [۱۹۵] چنان که ابراهیم (علیهالسلام) و پیامبرانی که از نسل او بودند همگی یهودی یا نصرانی بودند. [۱۹۶] خداوند به آنان پاسخ میدهد که هدایت واقعی در پیروی از آیین ابراهیم (علیهالسلام) است؛ نه کیش یهود و نصارا. [۱۹۷] این پاسخ پس از آن است که در آیات ۱۲۴ - ۱۳۴ به تفصیل شخصیت حضرت ابراهیم و آیین او معرفی و اعلام شده است که جز سفیهان کسی از آیین و روش ابراهیم (علیهالسلام) روی برنمیگرداند [۱۹۸] و این همان آیینی است که یعقوب (علیهالسلام) - که بنیاسراییل همگی از نسل او هستند - به آن سفارش کرده بود. [۱۹۹] بهانه و اشکال دیگری که یهودیان بر پیامبر و مسلمانان داشتند در باره تغییر قبله بود. یهودیان که بارها مسلمانان را به سبب نداشتن قبله مستقل مورد طعن و سرزنش قرار داده بودند [۲۰۰] با تغییر قبله بهانه دیگری را مطرح کردند و گروهی از یهودیان سبک مغز میگفتند:چرا مسلمانان از بیت المقدس که مورد توجه همه انبیای گذشته و تاکنون نیز قبله آنها بوده، به سوی کعبه بازگشتند؟! [۲۰۱] پاسخ این سوال نیز در آیات ۱۴۲-۱۵۰ داده شده است و ضمن آن به حکمت تغییر قبله و وظایف مسلمانان پس از تغییر قبله همچون جهاد و صبر بر مصائب اشاره شده است. [۲۰۲]
پس از پاسخ به همه شبهات و بهانههای یهود آیات پایانی این بخش آخرین هشدارها را به یهودیان و پیشوایان گمراهشان میدهد و از آنان میخواهد از کتمان حقایق بپرهیزند، [۲۰۳] زیرا کسانی که آنچه را خدا نازل کرده است کتمان میکنند به عذاب دردناکی دچار خواهند شد. [۲۰۴]
← اصول عقاید و مقررات دین اسلام
بخش سوم این سوره به ترسیم آیین و دین اسلام میپردازد تا مبنای استواری برای پیریزی جامعه دینی در مدینه باشد. دراین بخش مسائل مهمی از احکام فقهی، عقاید و اخلاق اسلامی بیان میگردد. در آیه نخست این بخش، کلیاتِ عقاید، اخلاق و وظایف عملی هر مسلمان بیان شده و در سایر آیات تا پایان سوره این مباحث با تفصیل بیشتری مطرح شده است. [۲۰۵] [۲۰۶]
در آیات ۱۷۷ - ۲۴۲ احکام و مقررات دین اسلام در بیش از ۲۰ موضوع مطرح میگردد. در بیان احکام شرعی، توجه به مبارزه با افکار و آداب و رسوم دوران جاهلیت و افراط و تفریطهای آن زمان کاملاً مشهود است. در این قسمت قوانین اسلام درباره قصاص، وصیت، روزه ماه رمضان، کسب مال از راه حلال، جهاد با دشمنان خدا، حج و زیارت خانه خدا، حکم شراب و قمار، مقدار انفاق و موارد مصرف آن، سرپرستی یتیمان، ازدواج با مشرکان، عادت ماهانه زنان، سوگند خوردن به خدا، انواع و احکام طلاق، ازدواج زنان پس از طلاق، حقوق فرزندان طلاق، عده وفات، مهریه زنان و نفقه زنان مطلّقه و شوهر مرده بیان میگردد.
←← بررسی قوانین اسلام
در بررسی مسئله قصاص، مباحثی همچون مشروعیت قصاص، برابری قاتل و مقتول در قصاص، تشریع دیه به جای قصاص و فلسفه قصاص مطرح میشود. [۲۰۷] [۲۰۸] در بیان احکام وصیت نکاتی در باره توصیه به وصیت، حرمت تغییر مفاد وصیت و موارد استثنای این حکم ذکر میگردد. [۲۰۹] در ذکر احکام روزه مباحث متعددی همچون وجوب روزه ماه رمضان، موارد جواز افطار در ماه رمضان مانند سفر و بیماری، جواز آمیزش جنسی در شبهای این ماه، ساعات وجوب امساک در شبانه روز بیان میگردد. [۲۱۰] پس از بیان این احکام به حرمت کسب مال از راه حرام اشاره [۲۱۱] و به پرسشی که درباره فایده و حکمت هلالهای ماه وتاثیر آن در انجام تکالیف شرعی مطرح بوده است پاسخ میدهد، [۲۱۲] آنگاه به تشریع حکم جهاد و مسائل مربوط به آن میپردازد. احکام و مقررات جهاد با مشرکان مکه در دو قسمت از سوره بقره بیان شده است:یکی در آیات ۱۹۰ - ۱۹۴ و دیگری در آیات ۲۱۶ - ۲۱۸. از آنجا که برخی از احکام و نکات مطرح شده در دو بخش فوق یکسان است - مانند تاکید بر وجوب جهاد، جنگ در ماههای حرام و پیکار در مسجد الحرام [۲۱۳] - و با توجه به اینکه در بخش دوم تأکید میکند که جهاد بر مسلمانان واجب است هرچند خوشایند برخی نباشد، میتوان استنباط کرد که به رغم صدور فرمان جهاد در مرحله نخست، برخی مسلمانان هنوز آمادگی لازم را برای انجام این تکلیف الهی کسب نکرده بودند.
←← احکام و مسائل حج تمتع
در ادامه، آیات ۱۹۶ - ۲۰۳ به بیان برخی از احکام و مسائل حج تمتع میپردازد. بنابر برخی روایات این آیات در سال دهم هجرت نازل و طی آن حج تمتع تشریع شده است. [۲۱۴] [۲۱۵] [۲۱۶] در این آیات ابتدا به اتمام حج همراه با عمره فرمان داده شده است. سپس نکاتی در باره قربانی و تقصیر در حالت اضطرار، زمان حج و اموری که برای محرم جایز نیست تذکر داده میشود، آنگاه به انتقاد از برخی آداب و رسومی میپردازد که به پیروی از آیین جاهلی به اعمال حج افزوده شده است و از مسلمانان میخواهد با کنار گذاشتن این خرافات تنها به آنچه خداوند بدان امر کرده است عمل کنند؛ از جمله بنابر رسوم جاهلی تجارت درایام حج ممنوع بود [۲۱۷] [۲۱۸] [۲۱۹] یا قریش بر پایه امتیاز بیموردی که برای خود قائل بودند از وقوف در عرفات همراه با سایر حجگزاران امتناع میکردند [۲۲۰] [۲۲۱] [۲۲۲] یا پس از تمام شدن اعمال حج ساعتی در منا توقف میکردند و در آنجا با شعر و خطابه، به بیان افتخارات پدرانشان پرداخته، بر یکدیگر فخر میفروختند. [۲۲۳] [۲۲۴] [۲۲۵] در آیات ۱۹۸ - ۲۰۰ مسلمانان از این رفتارها و آداب جاهلانه منع شدهاند.
←← ذکر دو داستان از بنیاسرائیل
پس از اتمام آیاتی که مقررات دینی و وظایف عملی مسلمانان را بیان میکرد آیات ۲۴۳ - ۲۵۶ با ذکر دو داستان از بنیاسرائیل مومنان را به جهاد در راه خدا و نهراسیدن از مرگ ترغیب میکند.
داستان نخست درباره گروهی از بنیاسرائیل است که به بهانه بیماری وبا از جنگ با دشمن خودداری [۲۲۶] و خانه و کاشانه خود را رها کردند و خداوند همه آنها را میراند و سپس زنده کرد [۲۲۷]و داستان دیگر درباره گروهی دیگر از بنیاسرائیل است که از پیامبر خود خواستند تا فرماندهی را برای رهبری آنها در جنگ با دشمنان مشخص کند تا با پیروی از او بردشمنان پیروز شوند. چون آن پیامبر طالوت را به آنان معرفی کرد جز گروهی اندک همگی از یاری او سرپیچی کردند؛ اما طالوت با کمک همین گروه اندک از مؤمنان، بر جالوت و سپاهیانش پیروز شد. [۲۲۸]
←← تبیین مهمترین اصول اعتقادی اسلام
به گفته برخی از مفسران آیات ۲۵۵ - ۲۶۰ این سوره به تبیین مهمترین اصول اعتقادی اسلام یعنی توحید و معاد میپردازد [۲۲۹] [۲۳۰]؛ اما علامه طباطبایی معتقد است که تمامی این آیات درباره توحید است. [۲۳۱] این آیات با آیة الکرسی آغاز میشود. در این آیه ۵۰ کلمهای [۲۳۲]، ۱۶ بار نام خداوند به صورت ضمیر یا اسم ظاهر آمده [۲۳۳] و در آن به ۱۰ صفت ثبوتی و ۴ صفت سلبی خداوند [۲۳۴] از جمله وحدانیت، مالکیت مطلق و گسترده الهی و علم بیپایان او اشاره شده است. [۲۳۵] آیات بعدی نیز جلوههایی دیگر از توحید از جمله ولایت و سرپرستی خدا بر مؤمنان [۲۳۶] و قدرت خداوند بر احیا و میراندن انسانها بیان میشود. نکته اخیر در ضمن بیان سه داستان در باره زنده شدن مردگان به دست خداوند یعنی داستان احتجاج حضرت ابراهیم با یکی از حکام زمانش (نمرود)، داستان عُزَیْر نبی [۲۳۷] و داستان ۴ مرغ حضرت ابراهیم بیان شده است. [۲۳۸]
←← بررسی مسئله انفاق، ربا و دَیْن
در آیات پایانی این سوره [۲۳۹] مقررات مربوط به سه موضوع دیگر یعنی انفاق، ربا و دَیْن بیان میشود. وجه اشتراک این احکام در این است که همگی جنبه مالی دارد، با این تفاوت که انفاق بخشش بدون عوض و ربا دریافت بدون عوضاست. [۲۴۰] در این آیات افزون برجنبه فقهی به جنبه اخلاقی و آثار اجتماعی انفاق و ربا نیز توجه شده است. در این میان آیات ۲۶۱ - ۲۷۴ به موضوع انفاق مربوط میشود. در این آیات ابتدا با ذکر مثالی ثمرات فراوان انفاق را بیان کرده، سپس درباره کیفیت انفاق که باید برای خدا و از منت و اذیت به دور باشد و وضعیت مالی که انفاق میشود که باید از مال طیب و پاک باشد و محل مصرف انفاق یعنی فقرا و زمان انفاق که شب یا روز و آشکار و پنهان باشد و سرانجام اجر و ثواب انفاق توضیح میدهد.
آیات ۲۷۵ - ۲۸۱ در باره حرمت ربا و آثار منفی آن و شدیدترین آیهای است که درباره ربا نازل شده است و طی آن خداوند به کسانی که ربا میگیرند اعلام جنگ کرده است. [۲۴۱] در قرآن کریم درباره هیچیک از فروع دین چنین تعبیری به کار نرفته است. [۲۴۲] به نظر میرسد که اینآیه پس از آیه ۱۳۰ آلعمران [۲۴۳] که در آن حکم تحریم ربا بیان شده بود نازل شده باشد و از آنجا که با نزول آیه ۱۳۰ آلعمران عمل زشت ربا بهطور کامل از جامعه اسلامی برچیده نشده بود این آیه نازل شد و با شدت بیشتری از آن نهیکرد. [۲۴۴]
پس از بیان اهمیت انفاق و حرمت ربا که دستور نخست با فعالیت سودآور اقتصادی و دومی با کسب درآمد مشروع منافات دارد در آیه ۲۸۲ و ۲۸۳ نکاتی را در باره احکام قرض و رهن بیان کرده و در آن راه کسب حلال و حفظ اموال را ذکر میکند. [۲۴۵] در آیه۲۸۲ که طولانیترین آیه قرآن است [۲۴۶] [۲۴۷] ۱۹ دستور مهم درباره داد و ستد مالی بیان شده است. [۲۴۸]
←← بیان ویژگیهای مؤمنان واقعی
دو آیه پایانی سوره بقره با بیان ویژگیهای مؤمنان واقعی به منزله جمعبندی و نتیجهگیری از مجموع تعالیم این سوره است. آنچه از ویژگیهای مؤمنان در این آیات به میان آمده است با هدف و جهتگیری اصلی سوره بقره کاملاً هماهنگ است، زیرا در این سوره بارها از اقوام و افرادی یاد شده که تنها به بخشی از دستورات انبیا ایمان میآوردند و هر گاه در عمل به تکالیف دینی زحمت و مشقتی میدیدند آنها را تغییر داده، دین خدا را تحریف میکردند؛ اما مؤمنان واقعی بر خلاف آنها رفتار میکنند؛ آنان به همه آنچه که خداوند بر پیامبران نازل کرده است ایمان دارند و در این جهت تفاوتی بین پیامبران قائل نیستند. [۲۴۹] آنان تلاش خود را برای انجام تکالیف الهی به کار میبرند و در مواردی که بر اثر خطا و نسیان و ناتوانی، از انجام تکالیف باز میمانند از خداوند طلب عفو و بخشش میکنند. [۲۵۰]
فضیلت و عظمت سوره
سوره مبارکه بقره در سخنان رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و اهلبیت آن حضرت، با اوصافی ستوده شده که حاکی از جایگاه بلند این سوره است.
همچنین پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودند: ۷ سوره طولانی قرآن به جای تورات به من عطا شده است، [۲۵۱] [۲۵۲] چنان که «مِئین» به جای انجیل و «مثانی» به جای زبور به من عطا شده و با دریافت «مُفَّصل» (کهتقریباً ۶۷ سوره است) بر دیگران برتری یافتم. [۲۵۳] در پاسخ پرسش از برترین سوره قرآن، از سوره بقره نام بردهاند. [۲۵۴] سفارش مؤکد اهلبیت درباره فضیلت یادگیری این سوره نیز نشان دیگری از عظمت آن است. امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: سوره بقره و آلعمران در روز قیامت مانند دو قطعه ابر بر سر قاری خود سایه میافکنند. [۲۵۵] [۲۵۶] [۲۵۷] پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودند: هرکس یک روز، سوره بقره را در خانه خود قرائت کند، سه روز آن خانه از گزند اهریمن مصون است؛ همچنین اگر یک شب آن را در خانه خود تلاوت کند، سه شب آن خانه از آسیب شیطان محفوظ است و شیطان به آنجا در نمیآید. [۲۵۸] در برخی روایات آمدهاست که تهیترین خانهها از خیر، خانهای است که در آن سوره بقره تلاوت نشود. [۲۵۹] در برخی روایات به تلاوت آیات خاصی از این سوره، مانند ۴ آیه نخست، آیة الکرسی و سه آیه پایانی آن ترغیب شده است. [۲۶۰] [۲۶۱]
در جوامع روایی، احادیث فراوانی درباره تأثیر تلاوت سوره بقره و نیز خصوص آیةالکرسی در درمان بیماریهای جسمی، فقرزدایی و تأمین نیازهای دنیوی نقل شده است؛ [۲۶۲] اما باید توجه داشت که تبیین این گونه فواید و آثار در روایات معصومان (علیهمالسلام) برای مؤمنان متوسط است و این گونه احادیث هرگز در صدد حصر رسالتِ اصلی و اساسی قرآن نیست. [۲۶۳]
****************************************************************************************
۱۱۴. | ↑ المیزان، ص۴۳. |
۱۱۵. | ↑ نمونه، ج۱، ص۵۸. |
۱۱۶. | ↑ فی ظلال القرآن، ج۱، ص۲۷. |
۱۱۷. | ↑ اهداف کل سوره، ج۱، ص۲۰. |
۱۱۸. | ↑ تفسیر بقاعی، ج۱، ص۲۴. |
۱۱۹. | ↑ المیزان، ج۱، ص۴۳. |
۱۲۰. | ↑ المیزان، ج۱، ص۴۳. |
۱۲۱. | ↑ المیزان، ج۱، ص۵۲. |
۱۲۲. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۸-۲۰. |
۱۲۳. | ↑ احسنالحدیث، ج۱، ص۵۱. |
۱۲۴. | ↑ التبیان، ج۱، ص۶۷. |
۱۲۵. | ↑ تفسیر المنار، ج۱، ص۱۹۱-۱۹۳. |
۱۲۶. | ↑ مجمعالبیان، ج۱، ص۱۵۷. |
۱۲۷. | ↑ التفسیر الکبیر، ج۲، ص۱۱۸. |
۱۲۸. | ↑ المیزان، ج۱، ص۵۸. |
۱۲۹. | ↑ مجمعالبیان، ج۱، ص۱۵۷. |
۱۳۰. | ↑ التفسیر الکبیر، ج۲، ص۱۱۸. |
۱۳۱. | ↑ المیزان، ج۱، ص۵۸. |
۱۳۲. | ↑ المیزان، ج۱، ص۵۸. |
۱۳۳. | ↑ التبیان، ج۱، ص۱۰۲. |
۱۳۴. | ↑ تفسیر صدرالمتالهین، ج۲، ص۱۳۶-۱۳۷. |
۱۳۵. | ↑ المنیر، ج۱، ص۱۰۱. |
۱۳۶. | ↑ المیزان، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۳. |
۱۳۷. | ↑ نمونه، ۱، ص۱۸۹. |
۱۳۸. | ↑ تفسیر روشن، ج۱، ص۱۶۸. |
۱۳۹. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۳۶. |
۱۴۰. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۳۷. |
۱۴۱. | ↑ الکاشف، ج۱، ص۶۸. |
۱۴۲. | ↑ پرتوی از قرآن، ج ۱، ص۱۱۸. |
۱۴۳. | ↑ احسن الحدیث، ج ۱، ص ۹۲. |
۱۴۴. | ↑ بیان السعاده، ج۱، ص۶۲۱. |
۱۴۵. | ↑ تفسیرروشن، ج۱، ص۱۶۸. |
۱۴۶. | ↑ اطیب البیان، ج۱، ص۵۰۵. |
۱۴۷. | ↑ تفسیر صفی، ص۱۹. |
۱۴۸. | ↑ المیزان، ج۱، ص۱۱۶. |
۱۴۹. | ↑ اطیب البیان، ج۱، ص۵۰۵. |
۱۵۰. | ↑ آلاءالرحمن، ج۱، ص۸۴. |
۱۵۱. | ↑ الفرقان، ج۱، ص۲۸۹. |
۱۵۲. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۴۰-۴۱. |
۱۵۳. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۴۷. |
۱۵۴. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۶۱. |
۱۵۵. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۴۹. |
۱۵۶. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۵۰. |
۱۵۷. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۵۳. |
۱۵۸. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۵۶. |
۱۵۹. | ↑ جوامع الجامع، ج۱ ص۵۳. |
۱۶۰. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۵۷. |
۱۶۱. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۶۰. |
۱۶۲. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۶۱. |
۱۶۳. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۵۱. |
۱۶۴. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۶۱. |
۱۶۵. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۶۱. |
۱۶۶. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۶۴. |
۱۶۷. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۸۳. |
۱۶۸. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۶۵. |
۱۶۹. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۷۴. |
۱۷۰. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۶۷. |
۱۷۱. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۷۵. |
۱۷۲. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۸۰. |
۱۷۳. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۸۵. |
۱۷۴. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۸۷. |
۱۷۵. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۸۹. |
۱۷۶. | ↑ المیزان، ج۱، ص۱۹۸. |
۱۷۷. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۶۳. |
۱۷۸. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۶۵. |
۱۷۹. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۶۷ - ۷۱. |
۱۸۰. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۷۵ - ۷۹. |
۱۸۱. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۸۰ - ۸۶. |
۱۸۲. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۸۷ - ۸۸. |
۱۸۳. | ↑ نمونه، ج۱، ص۳۴۵. |
۱۸۴. | ↑ مجمع البیان، ج۱، ص۳۱۰-۳۱۱. |
۱۸۵. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۴۶. |
۱۸۶. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۸۹ - ۹۰. |
۱۸۷. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۹۱. |
۱۸۸. | ↑ مجمع البیان، ج۱، ص۳۲۵-۳۲۶. |
۱۸۹. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۹۷ - ۹۸. |
۱۹۰. | ↑ مجمع البیان، ص۳۴۷. |
۱۹۱. | ↑ مجمع البیان، ص۳۵۱-۳۵۲. |
۱۹۲. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۱۱ - ۱۱۲. |
۱۹۳. | ↑ المیزان، ج۱، ص۲۶۳. |
۱۹۴. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۱۸. |
۱۹۵. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۳۵. |
۱۹۶. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۴۰. |
۱۹۷. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۳۵. |
۱۹۸. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۳۰. |
۱۹۹. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۳۲. |
۲۰۰. | ↑ مجمع البیان، ج۲، ص۴۱۲. |
۲۰۱. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۴۲. |
۲۰۲. | ↑ المیزان، ج۱، ص۳۴۳. |
۲۰۳. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۵۹. |
۲۰۴. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۷۴. |
۲۰۵. | ↑ المیزان، ج۱، ص۴۲۹. |
۲۰۶. | ↑ الکاشف، ج۱، ص۱۷۸. |
۲۰۷. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۷۸ - ۱۷۹. |
۲۰۸. | ↑ تسنیم، ج۲، ص۵۸. |
۲۰۹. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۸۰ - ۱۸۲. |
۲۱۰. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۸۳ - ۱۸۷. |
۲۱۱. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۸۸. |
۲۱۲. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۸۹. |
۲۱۳. | ↑ تسنیم، ج۲، ص۵۸. |
۲۱۴. | ↑ مجمعالبیان، ج۲، ص۵۱۸. |
۲۱۵. | ↑ المیزان، ج۲، ص۷۵. |
۲۱۶. | ↑ تسنیم، ج۲، ص۴۰. |
۲۱۷. | ↑ الکشاف، ج۱، ص۲۴۵. |
۲۱۸. | ↑ مجمعالبیان، ج۲، ص۵۲۷. |
۲۱۹. | ↑ نمونه، ج۲، ص۵۶. |
۲۲۰. | ↑ روح المعانی، مج۲، ج۲، ص۱۳۴. |
۲۲۱. | ↑ آلاء الرحمن، ج۱، ص۳۴۰. |
۲۲۲. | ↑ مجمع البیان، ج۲، ص۵۲۷-۵۲۸. |
۲۲۳. | ↑ مجمعالبیان، ج۲، ص۵۲۹. |
۲۲۴. | ↑ روح المعانی، مج۲، ج۲، ص۱۳۵. |
۲۲۵. | ↑ الکشاف، ج۱، ص۲۴۶. |
۲۲۶. | ↑ مجمع البیان، ج۲، ص۶۰۵. |
۲۲۷. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۴۳. |
۲۲۸. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۴۶ - ۲۵۲. |
۲۲۹. | ↑ الکاشف، ج۱، ص۳۹۱. |
۲۳۰. | ↑ الکاشف، ج۱، ص۴۱۰. |
۲۳۱. | ↑ المیزان، ج۲، ص۳۴۸. |
۲۳۲. | ↑ الفرقان، ج۳-۲. ص۱۹۳. |
۲۳۳. | ↑ الکشاف، ج۱، ص۳۰۲. |
۲۳۴. | ↑ الفرقان، ج۴، ص۱۹۳. |
۲۳۵. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۵۵. |
۲۳۶. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۵۷. |
۲۳۷. | ↑ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۴۱. |
۲۳۸. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۵۸-۲۶۰. |
۲۳۹. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۶۱ - ۲۸۲. |
۲۴۰. | ↑ المیزان، ج۲ ص۴۰۹. |
۲۴۱. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۷۹. |
۲۴۲. | ↑ المیزان، ج۲ ص۴۰۹. |
۲۴۳. | ↑ آلعمران /سوره۳، آیه۱۳۰. |
۲۴۴. | ↑ المیزان، ج۲، ص۴۰۸. |
۲۴۵. | ↑ التفسیر الکبیر، ج۷، ص۱۱۵. |
۲۴۶. | ↑ الاتقان، ج۱، ص۳۵۷. |
۲۴۷. | ↑ مجمع البیان، ج۲، ص۶۸۱. |
۲۴۸. | ↑ نمونه، ج۲، ص۳۸۲. |
۲۴۹. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۸۵. |
۲۵۰. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۸۶. |
۲۵۱. | ↑ البرهان، ج۱، ص۱۲۱. |
۲۵۲. | ↑ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۵. |
۲۵۳. | ↑ البرهان، ج۱، ص۱۲۱. |
۲۵۴. | ↑ نورالثقلین، ج۱، ص۲۶ . |
۲۵۵. | ↑ ثواب الاعمال، ص۲۲۰. |
۲۵۶. | ↑ زاد المسیر، ج۱، ص۱۹. |
۲۵۷. | ↑ بحار الانوار، ج۸۹، ص۲۶۵. |
۲۵۸. | ↑ مجمع البیان، ج۱، ص۱۱۱. |
۲۵۹. | ↑ روض الجنان، ج۱، ص۳۷. |
۲۶۰. | ↑ بحارالانوار، ج۸۹، ص۲۶۵. |
۲۶۱. | ↑ نورالثقلین، ج۱، ص۲۶. |
۲۶۲. | ↑ بحارالانوار، ج۸۹، ص۲۶۲. |
۲۶۳. | ↑ تسنیم، ج۲، ص۳۵. |
منبع
دائرةالمعارف قرآن کریم برگرفته از مقاله سوره بقره.
ویکی فقه