عشق فقط یک کلام.....حُسَین علیه السلام

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

عشق فقط یک کلام.....حُسَین علیه السلام

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

عشق فقط یک کلام.....حُسَین علیه السلام

سلام به شما دوست عزیز

برداشت های خودم رو از تمامی رخدادها ، مطالعات و ... را سعی میکنم در اینجا یادداشت کنم.

سپاسگذارم از اینکه وقت گرانبهای خود رو برای خواندن نوشته های من گذاشتید.

یا علی

پیوندها

وصیت لقمان

لقمان حکیم : فرزندم ! دل بسته به رضاى مردم و مدح و ذم آنان مباش !!

لقمان حکیم در توصیه به فرزندش اظهار نمود:
فرزندم ! دل بسته به رضاى مردم و مدح و ذم آنان مباش؛ زیرا هر قدر انسان در راه تحصیل آن بکوشد به هدف نمى رسد و هرگز نمى تواند رضایت همه را به دست آورد.

فرزند به لقمان گفت:
- معناى کلام شما چیست؟ دوست دارم براى آن مثال یا عمل و یا گفتارى را به من نشان دهى.
لقمان از او خواست با هم بیرون بروند. بدین منظور از منزل همراه درازگوشى خارج شدند. پدر سوار شد و پسر پیاده دنبالش به راه افتاد. در مسیر با عده اى برخورد نمودند. بین خود گفتند: این مرد کم عاطفه را ببین که خود سوار شده و بچه خویش را پیاده از پى خود مى برد. چه روش زشتى است! لقمان به فرزند گفت :
- سخن اینان را شنیدى؟ سوار بودن من و پیاده بودن تو را بد دانستند.
گفت : بلى!
- پس فرزندم ! تو سوار شو و من پیاده به دنبالت راه مى روم. پسر سوار شد و پدر پیاده حرکت کرد. باز با گروهى دیگر برخورد نمودند. آنان نیز گفتند: این چه پدر بد و آن هم چه پسر بى ادبى است. اما بدى پدر بدین جهت است که فرزند را خوب تربیت نکرده. لذا او سوار است و پدر پیاده به دنبالش راه مى رود. در صورتى که بهتر این بود که پدر سوار مى شد تا احترامش محفوظ باشد. اما اینکه پسر بى ادب است به خاطر اینکه وى عاق بر پدر شده است از این رو هر دو در رفتار خود بد کرده اند.
لقمان گفت : سخن اینها را نیز شنیدى؟
گفت : بلى!
لقمان فرمود:
- اکنون هر دو سوار شویم. هر دو سوار شدند در این حال گروهى دیگر از مردم رسیدند. آنان با خود گفتند: در دل این دو آثار رحمت نیست. هر دو سوار بر این حیوان شده اند و از سنگینى وزنشان پشت حیوان مى شکند. اگر یکى سواره و دیگرى پیاده مى رفت، بهتر بود. لقمان به فرزند خود فرمود: شنیدى؟
فرزند عرض کرد: بلى!
لقمان گفت : حالا حیوان را بى بار مى بریم و خودمان پیاده راه مى رویم. مرکب را جلو انداختند و خودشان به دنبال آن پیاده رفتند. باز مردم آنان را به خاطر اینکه از حیوان استفاده نمى کنند سرزنش کردند.
در این هنگام لقمان به فرزندش گفت :
- آیا براى انسان به طور کامل راهى جهت جلب رضاى مردم وجود دارد؟! بنابراین امیدت را از رضاى مردم قطع کن و در اندیشه تحصیل رضاى خداوند باش؛ زیرا که این کار آسانى بوده و سعادت دنیا و آخرت در همین است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۵ ، ۲۰:۵۳
حمیدرضا
حمد

من شنیده ام یک سوره در قرآن هست که خواندنش در زندگی معجزه می کند. این کدام سوره است؟

شاید این سوال عده ای از دوستان باشد. بنابر این در این مقاله در مورد این موضوع کمی بحث خواهیم کرد.

قرآن سر تا سر دارای اعجاز در زندگی مادی و معنوی می باشد که اگر ما با معرفت تلاوت کنیم حتما اثرات آن را خواهیم دید. لذا در اثرات سوره های قرآن اثرات عجیبی ذکر شده که هر کدام یک معجزه ای می باشند. اما در سوره های قرآن آنچه که خیلی اثرات معجزه آسایی از آن ذکر شده است سوره مبارکه حمد می باشد که در کمتر سوره ای یافت می شود.

«سوره حمد» نسخه‎ای است برای درمان همه آلام جسمی و روحی. و چون انسان «العیاذ بالله» بیمار شد، راحت‎ترین درمان و کم ‎هزینه‎ ترین درمان، خواندن سوره حمد است.

«صادق آل‎ عبا» فرمود: «چنان‎چه بر مرده‎ای 70 بار سوره حمد خواندید و زنده شد تعجب نکنید.» (اصول کافى)

امام صادق علیه السلام فرمودند: سوره ی «حمد» سوره ای است که ابتدایش «حمد» خدا و وسطش «اخلاص» و آخرش دعا است.

از سلمة بن محمد نقل است که گفت: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: کسی که سوره حمد، او را شفا نبخشد، چیزی او را شفا نمی بخشد. (خواص القرآن، ص48)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: سوره حمد بر هیچ دردی خوانده نشد مگر اینکه دردش آرام می گیرد (قرآن درمانی روحی و جسمی ،ص 62) و...

امیرالمومنین علیه السلام فرمود: از پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود: به تحقیق خدای متعال به من گفته: ای محمد به تو هفت آیه از مثانی و قرآن عظیم داده ایم. پس فاتحه الکتاب را جدا کرد و بر من منت گذاشت آن را در برابر قرآن عظیم قرار داد.»

هرکس، هنگامی که وارد خانه خود می شود، سوره حمد و توحید را قرائت نماید خداوند فقر را از خانه او دور کرده و برکت زندگی او را به حدّی زیاد می کند که به همسایگانش نیز می رسد

و به تحقیق فاتحه الکتاب بهترین چیزی است که در گنج های عرش است و خدای عزوجل این سوره را به طور اختصاصی به محمد داد و بدین سبب او را با عزت کرد و هیچ یک از پیغمبرانش را با او در این فضیلت شریک نکرده است به جز سلیمان که خدای تعالی به او «بسم الله الرحمن الرحیم» را از فاتحة الکتاب داده است و از بلقیس حکایت کرده که گفت: به درستی که نوشته ای عزیز و گرامی از سلیمان به من رسیده است و نوشته این است که هر کس «بسم الله الرحمن الرحیم» را بخواند و به محمد و دوستی اهل بیت او اعتقاد داشته باشد و ایمان قلبی و ظاهری به ایشان داشته باشد خداوند به ازای هر حرفی که از آن سوره پاداش و ثوابی بهتر از دنیا و آنچه از مال ها و خوبی ها در آن است به او می دهد و کسی که به صوت خواننده این سوره گوش دهد ثوابش مانند کسی است که این سوره را می خواند پس هر یک از شما باید بسیار کوشش کند تا این ثواب و پاداش را به دست آورد که غنیمتی است که نباید از آن گذشت تا حسرت و افسوس آن بماند. (تفسیر البرهان، ج1، ص104) 

از پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود: به تحقیق خدای متعال به من گفته: ای محمد به تو هفت آیه از مثانی و قرآن عظیم داده ایم. پس فاتحه الکتاب را جدا کرد و بر من منت گذاشت آن را در برابر قرآن عظیم قرار داد».

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:  فضیلت سوره حمد مانند فضیلت حاملان عرش است، هر کس آن را قرائت کند، ثوابی مانند ثواب حاملان عرش به او داده می شود. (مستدرک الوسائل، ج4، ص330)

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هرکس سوره حمد را قرائت کند خداوند به عدد خواندن تمام کتاب هایی که از آسمان نازل شده به او ثواب و پاداش عنایت می فرماید. (الاختصاص، ص39)

در روایتی رسول خدا صلی الله علیه و آله  آمده است: اگر سوره حمد را در یک کفه میزان و باقی سوره های قرآن را در کفه دیگر قرار دهند، سوره «حمد» هفت برابر سنگین تر است. (مجمع البیان، ج1، ص36 )

خستگی چشم
برخی از خواص سوره حمد

زیادی نور چشم

حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: چون کسی را درد چشم باشد یا در بینایی او ضعفی باشد در اول ماه چون هلال ماه را ببیند دست بر چشم خود بنهد و سوره فاتحه را 10 بار با نیت خالص و توجه به معنی آن بخواند و در آخر سوره مبارکه «توحید» را 3بار بخواند بعد از آن 7بار بگوید: «یا ربِّ قَوِّ بَصَری».

سپس بگوید: «اللهم اکف انت الکافی، اللهم عاف انت المعافی». درد چشم و ضعف بینایی به صحت مبدل می گردد. (خواص آیات قرآن کریم، محمدتقی نجفی، ص10) 

 

جهت رفع تب

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس، با ایمان سوره مبارکه فاتحه را چهل بار بر قدح آب با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بخواند و آن آب را بر روی کسی که تب دارد بپاشد، تب از او زایل می شود. (همان ص12) 

 

ایجاد برکت 

در کلامی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم آمده است: هرکس، هنگامی که وارد خانه خود می شود، سوره حمد و توحید را قرائت نماید خداوند فقر را از خانه او دور کرده و برکت زندگی او را به حدّی زیاد می کند که به همسایگانش نیز می رسد. 

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: فضیلت سوره حمد مانند فضیلت حاملان عرش است، هر کس آن را قرائت کند، ثوابی مانند ثواب حاملان عرش به او داده می شود

از حضرت امام صادق علیه السلام روایت شده است:‌ «هرکس سوره حمد را قرائت کند، به لطف و عنایت الهی، درهای خیر دنیا و آخرت به روی او گشوده خواهد شد.» (همان، ص 65 به نقل از الدرالمنثور، ج6)

 

ختومات مجرب

1) برکت و گشایش روزی  

از مولا علی علیه السلام نقل شده است: «اگر رزق و روزی و ثروت زیادی می خواهی و دوست داری از هر بنده و آزادی بی نیاز باشی و به زودی به آرزوهایت برسی و از غل و غش و حیله در امان باشی؛ پس «فاتحة الکتاب» را بخوان که اسرار عجیبی در ان نهفته است.

برای رسیدن به آرزوها و حاجت هایت، این سوره را در پنج نوبت (صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا) 100 مرتبه تلاوت کن. (همان،ص 66به نقل از شمس المعارف الکبری)

2) نماز عجیب و مشکل گشا 

اگر کسی به نیت قضای حاجت دو رکعت نماز بخواند و در هر رکعت 19 مرتبه بسم الله الرحمن الرحیم بگوید و بعد از آن سوره حمد را تلاوت نماید و بعد از تمام شدن نماز 786 مرتبه آیه بسم الله الرحمن الرحیم را بگوید هر حاجتی داشته باشد برآورده خواهد شد. ان شاءالله. (همان، ص67به نقل از شمس المعارف الکبری )

3) جهت عزت و شخصیّت و حفظ آبرو 

در روز جمعه شروع کند تا 41 روز، و هر روز 41 مرتبه سوره مبارکه حمد را بخواند و بعد از اتمام بلافاصله 13 بار این دعا را بخواند: «یا مُفَتِّحُ فَتَّح یامُفَرِّجُ فَرَّج یامُسَبِّبُ سَبَّب یامُیَسِّرُ یَسَّریامُسَهِّلُ سَهَّل یا مُتَمِّمُ تَمَّم برحمتک یا ارحم الراحمین» (دو هزار و یک ختم، ص48) 

فرآوری: زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان  


منابع:

افکار نیوز

حوزه

انهار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۵ ، ۱۹:۵۲
حمیدرضا


نهم ماه محرم، روز تاسوعا، منتسب به غیرت و ساقی دشت کربلا، حضرت ابوالفضل العباس (ع) است، تاسوعا بزرگداشت شهادت اسوه ایثار، ادب و دلاوری بزرگ مردی است که با گذشت بیش از هزار و چهارصد سال ، هنوز تاریخ، روشن از کرامتهای اوست...

تاسوعا؛ بزرگداشت اسوه رشادت و پایمردی


نهم ماه محرم، روز تاسوعا، منتسب به غیرت و ساقی دشت کربلا، حضرت ابوالفضل العباس (ع) است، تاسوعا بزرگداشت شهادت اسوه ایثار، ادب و دلاوری بزرگ مردی است که با گذشت بیش از هزار و چهارصد سال ، هنوز تاریخ، روشن از کرامتهای اوست و نام او با وفا و ادب و مردانگی همراه است.

آن سردار فداکار با لبی تشنه و جگری سوخته، پا به فرات گذاشت، اما جوانمردی و وفایش نگذاشت که او آب بنوشد و امام و اهل ‏بیت و کودکان تشنه کام باشند، لب تشنه از فرات بیرون آمد تا آب را به کودکان برساند.

دستان ابوالفضل(ع) قلم شد و این دستها برای آزادگان جهان علم گشت و عباس آموزگار بی بدیل فتوت و مردانگی در تاریخ شد.

در این روز علاوه بر شهادت حضرت ابوالفضل(ع) وقایع دیگری نیز که متصل به حماسه عاشورا هستند، رخ داده است که یکی از آنها ورود شمر به کربلا است.

شمر بن ذی الجوشن که در دشمنی به اهل بیت پیش قدم تر از دیگران بود و با حرارت ویژه ای در واقعه کربلا حضور یافت، نامه شدید اللحن عبیدالله را در روز نهم ماه محرم به دست عمر بن سعد رساند و او را از منظور عبیدالله باخبر کرد.

پسر سعد که نسبت به صلح با امام حسین خوشبین و در این راه تلاش زیادی کرده بود، یک باره در برابر نامه عبیدالله قرار گرفت و راه گریزی برای خود نیافت. او یا باید با امام حسین نبرد می کرد و یا فرماندهی را از دست می داد و برای همیشه از دستیابی به حکومت ری محروم می شد.

پذیرفتن هر یک از این دو راه برای او دشوار بود، ولی حب ریاست و هوای نفس ، چنان بر وی غلبه یافته بود که بدون در نظر گرفتن قیامت و موقعیت دینی و اجتماعی امام حسین (ع) و قرابت وی با پیامبر، راه نخست را انتخاب کرد و با این نیت که می توان امام حسین را به شهادت رساند ولی پس از آن ، توبه کرد و در پیشگاه جدش محمد درخواست بخشش نمود، ولی اگر حکومت ری را از دست بدهد، هرگز به آن نخواهد رسید، تصمیم گرفت که فرمان عبیدالله را اجرا و با امام حسین به نبرد بپردازد. به همین جهت سپاهیانش را آرایش داد و آنان را آماده حمله کرد.

● امان نامه برای ابوالفضل العباس (ع)

شمر، که فرمانده پیادگان قشون عمر بن سعد و از عناصر کلیدی و پلید واقعه کربلا بود، عصر روز تاسوعا، امان نامه ای از عمر بن سعد برای چهار فرزند رشید و دلاور ام البنین یعنی عباس ، عبدالله ، جعفر و عثمان از برادران پدری امام حسین آورد تا آنان را از سپاه خداجوی و حقیقت طلب جدا سازد.

ام البنین ، همسر حضرت علی دارای چهار فرزند دلاور و فداکار بود که همگی در رکاب برادر و امامشان در کربلا حاضر بودند.

حضرت عباس که بزرگترین آنان است ، از شهرت به سزایی برخوردار بود. وی به خاطر جمال زیبا، قامت موزون ، دلاوری ، غیرت و شجاعت بی مانندش ، به " قمر بنی هاشم" معروف شده بود.

ام البنین از قبیله بنی کلاب بود که شمر بن ذی الجوشن نیز به همین تبار انتساب پیدا می کرد. بدین جهت در عصر تاسوعا به نزدیکی خیمه گاه امام حسین آمد و با صدای بلند فریاد زد: خواهرزادگانم کجایند؟

امام حسین که منظور شمر را دانسته بود، به برادران خود فرمود: پاسخ شمر را بدهید. اگر چه او فاسق است و لیکن با شما قرابت و خویشی دارد.

حضرت عباس به همراه سه برادر خود نزد شمر حاضر شدند و از او پرسیدند: حاجت تو چیست؟ شمر گفت : شما خواهرزادگان من هستید، بدانید تا ساعتی دیگر شعله های جنگ برافروخته شده و از یاران حسین زنده نمی ماند. من برای شما امان نامه ای از عمر بن سعد آوردم. شما از این ساعت در امان هستید، مشروط بر اینکه دست از یاری برادرتان بردارید و سپاهیانش را ترک کنید.

حضرت عباس که کانون وفاداری و معدن غیرت بود، بر او بانگ زد: بریده باد دستهای تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه ات . ای دشمن خدا، ما را دستور می دهی که از یاران برادر و مولایمان دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و فرزندان ناپاک آنان درآوریم . آیا ما را امان می دهی ولی برای فرزند رسول خدا امانی نیست؟...

● فرمان حمله عمومی

عمر بن سعد، پس از دریافت نامه عبیدالله بن زیاد احساس کرد، اگر در مبارزه با امام حسین تعلل بورزد، موقعیت خویش را از دست خواهد داد و شمر به جای او به فرماندهی سپاه خواهد رسید. بدین جهت در عصر تاسوعا بدون هیچگونه اخطار قبلی و با دستپاچگی تمام فرمان حمله عمومی به سوی خیمه های امام حسین را صادر کرد.

امام در این هنگام خیل عظیم سپاهیان دشمن را در روبروی خیمه های خود مشاهده کرد.

آن حضرت ، بلادرنگ برادرش عباس را طلبید و وی را به همراه بیست تن از یاران فداکارش چون زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر به سوی سپاه دشمن فرستاد، تا عمر بن سعد را ملاقات کرده و علت آتش افروزی های بی حاصل آنان را جویا گردند. حضرت عباس به همراه یاران امام به سپاهیان دشمن نزدیک شد و از سرکردگان آنان پرسید: منظور شما از این حرکت بی جا و غوغاها چیست؟ آنان پاسخ دادند: از امیر عبیدالله بن زیاد فرمان آمده که باید بر شما عرضه کنیم و آن این است که یا در طاعت او درآیید و با وی بیعت کنید و یا آماده نبرد سرنوشت ساز باشید!

حضرت عباس فرمود: پس قدری تأمل کنید تا من این گزارش را به سرورم برسانم .

حضرت عباس علیه السلام ، پیام دشمن را به امام رساند. امام به وی فرمود: به سوی ایشان برو و از آنان مهلت بخواه که امشب را صبر و کار نبرد را به فردا واگذار کنند. چون دوست دارم در شب آخر عمرم مقداری بیشتر به نماز و عبادت بپردازم و خدا می داند که من به راز و نیاز با وی و نیایش در درگاهش چه قدر علاقمند هستم .

حضرت عباس پیام امام را به دشمن رساند. عمر بن سعد که مظنون به مسامحه کاری شده بود و شمر را رقیب خود می دید، از درخواست امام سرباز زد و گفت: برای حسین دیگر مهلتی نیست !

اما برخی از فرماندهان سپاه ، از جمله قیس بن اشعث و عمر بن حجاج بر او اعتراض کرده و گفتند: اگر سپاهیان کفر و شرک از ما مهلت می خواستند، ما دریغ نمی کردیم ولی از مهلت دادن به فرزند زاده رسول خدا دریغ می ورزیم؟ لازم است او را مهلت دهید. عمر بن سعد، ناگزیر درخواست امام را پذیرفت و پیام داد که یک شب را به شما مهلت دادم ولی بامدادان فردا اگر بر فرمان امیر، سر طاعت فرود نیاورید، فیصله کار را به شمشیر می سپاریم . در این هنگام ، آرامش نسبی حاکم گردید و هر دو سپاه به خیمه گاه خویش برگشته و منتظر فرا رسیدن روز بعد شدند...


منبع: آکا ایران

کافه خوندنی


۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۵ ، ۱۲:۱۳
حمیدرضا
سلام دوستای عزیز
اولین نوشته م رو به معرفی سایتی مفید اختصاص میدهم

اطلاع رسانی

کافه خوندنی

مقاله بخوانید، جایزه نقدی بگیرید

30 جایزه 100 هزار تومانی

برای 30 نفر در هر ماه

برای ثبت نام کلیک کنید


پیشنهاد من به شما عضویت در این سایت و خواندن مطالب و مقاله های زیبا و همچنین کسب امتیاز و شرکت در مسابقه ماهانه می باشد.
حداقل امتیاز لازم برای شرکت در قرعه کشی 50 امتیاز می باشد.
برای کسب امتیاز مقاله ها را مطالعه کنید و در انتها به سوالات پاسخ دهید و امتیاز آن را به دست بیاورید.
موفق باشید.

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۵ ، ۱۲:۵۵
حمیدرضا