پنجشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۶، ۱۲:۵۱ ب.ظ
 
خدا جدا نکند، از دلم، ولای تو را
    | 
      ز سینه ام نَبَرد شور نینوای تو را
    | 
      به دردهای دل من امید درمان نیست
    | 
      خدا نصیب کند تربت شفای تو را
    | 
      هراسِ روز قیامت کجا به دل دارد
    | 
      به دوش خویش کشد هرکسی لوای تو را
    | 
      نشست بر لب من ذکر یا حسین، حسین
    | 
      کجا برون کنم از سر، دگر هوای تو را
    | 
      چه لاله ها که نشاندیم در مسیر رهت
    | 
      ولی نشد که ببوسیم خاک پای تو را
    | 
      اگرچه خانه دل ها مزار توست حسین
    | 
      کرامتی! که ببینیم کربلای تو را
    | 
      مگر تو باز کنی عقده زبانِ مرا
    | 
      که باز هم بُسرایم ز غم، رثای تو را
    | 
      وگرنه «آینه» را جز زبان حیرت نیست
    | 
      که واژه واژه دهد شرح ماجرای تو را
    | 
مرتضی عصیانی
  
۱
۰
۹۶/۱۲/۱۰
 
حمیدرضا