عشق فقط یک کلام.....حُسَین علیه السلام

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

عشق فقط یک کلام.....حُسَین علیه السلام

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

عشق فقط یک کلام.....حُسَین علیه السلام

سلام به شما دوست عزیز

برداشت های خودم رو از تمامی رخدادها ، مطالعات و ... را سعی میکنم در اینجا یادداشت کنم.

سپاسگذارم از اینکه وقت گرانبهای خود رو برای خواندن نوشته های من گذاشتید.

یا علی

پیوندها

 

غربت کوچه ها چه سنگین است

گریه ی بی صدا چه سنگین است

 

مادری بی دلیل ناله نزد

ضربه ی بی هوا چه سنگین است

 

زن همسایه سر تکان میداد

دست آن بی حیا چه سنگین است

 

سایه ات بر سر اهالی شهر

مادر این روزها چه سنگین است

 

بغض خود بشکن و خلاصم کن

بغض بی انتها چه سنگین است

 

رفتی و آستین به دندانند

گریه ی مرتضی چه سنگین است

 

مسعود اصلانی

برگرفته از وبلاگ من غلام قمرم 

شعرِ شاعر


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۷ ، ۰۱:۵۷
حمیدرضا


اگر چه دل به پای عشق پا نیست

ولی یکدم ز کوی تو جدا نیست

چه سرّی خفته در قاموس چشمت

که معنادار تر از اِنّما نیست

عجب حرزیست بر لب های مستت

که بالادست آن بالله دعا نیست

بزن تیری به قلبم با نگاهت

مرا از جان فدا کردن اِبا نیست

مگردان رو، مچرخان چشم ارباب

دری بر من به جز کوی تو وا نیست

محل بگذار و منّت این گدا را 

کسی که با تو باشد بی بها نیست

به مشی ِ آرمانیّ ظهورت

خط سیری به غیر کربلا نیست

به جز این هیچ کهنه آرزویی

به قلب پاره ی خون خدا نیست :

بزن سیلی به دشمن ( قنفذ ) تا بداند

که یکدست تو مولا بی صدا نیست

 رضا دین پرور


نگاه منتظر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۷ ، ۱۱:۴۷
حمیدرضا



❣️صلی الله علیک یا ابـا عبدالله (ع)
 
دست بر پهلو گرفته زیر لب گوید "حسـین"

مادری که ڪربلا،مهمان شاه بی سر است..

#شـب_زیارتی

@karbalach

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۷ ، ۲۰:۴۲
حمیدرضا



❤️صلوات حضرت زهرا(س)❤️
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُک

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۵۸
حمیدرضا


شش دانگ قلب زینب به نام ارباب است...


و چه خوب خواهری


به دنیا آمدنش دلگرمی حسین بود...

غم خرد می‌کند چو اگر استخوان مرد


زینب به صبر می‌شکند استخوان غم


#دلنوشته


#حضرت_زینب


@KarbobalaChannel

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۷ ، ۱۰:۴۱
حمیدرضا

این که خود تشنه ولی جرعه ای از آب نخورد

تا ابد در نظر عشق ، معما آمد !

دست و مشک و علم افتاد ، ولیکن سقا

سربلند است در آن لحظه که زهـرا آمد …


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۷ ، ۰۲:۱۷
حمیدرضا

هزار مرتبه گر سر برند از بدنم
خدا نیاورد آن دم کـه از تـو دل بکنم
بـه نوک نیزه مجسم کنم جمالت را
بـه چوب محمل زینب جبین دل شکنم
 
تمام عمر سخن از تـو گفته ام چـه شود؟
کـه وقت مرگ بود نامت آخرین سخنم
گریستم بـه تـو، یک عمر و از تـو می‌خواهم
در آخرین نفسم باز بر تـو گریه کنم
 
در آشیانه تن با تـو بوده ام مانوس
مباد بی تـو از این آشیانهِ پر بزنم
سری کـه خاک تـو نبود بـه دورش اندازم
دلی کـه بر تـو نسوزد در آتشش فکنم
 
بـه خاک کربلا سجدهِ کرده ام عمری
کـه بوی تربت پاک تـو خیزد از کفنم
کریم تر ز کریمان روزگار تویی
گناه کارتر از هر گناهکار منم
 
بـه چشم مـن نگهی کن کـه وقت جان دادن
تـو را نگه کنم و جان برآید از بدنم
ز سرشکستگی میثم از گنه فریاد
مگر بـه سنگ شـما خانواده سر شکنم
پارس ناز 


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۷ ، ۰۱:۱۴
حمیدرضا

 
در سینه‌ام شرارۀ غم موج می‌‌زند

وقتی دلم به سمت حرم موج می‌‌زند
 
وقت نماز جای دعای قنوت هم

فکر حرم فقط به سرم موج می‌‌زند
 
زیباست رقص پرچم گنبد طلای تو

زیباتر آن زمان که علم موج می‌‌زند
 
در دست‌های خالی من سائلی، ولی

در دست تو عطا و کرم موج می‌‌زند
 
ایمان و آبرو و شفاعت، شفا و عشق

درخاک تو قدم به قدم موج می‌‌زند
 
فرقی نمی‌کند به خدا عشق کربلا

در سینۀ عرب و عجم موج می‌‌زند
 
هر وقت نام کرببلا می‌‌رسد به شعر

در دست شاعر تو قلم موج می‌‌زند
 
شوق زیارت تو نه تنها به قلب ما

بلکه به قلب فاطمه هم موج می‌‌زند


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۷ ، ۰۱:۳۳
حمیدرضا

 

خاکِ تـو از اشک مـا گل گشت آن گل مـا شدیم


روح تـو در جسمِ مـا گل کرد چون گل وا شدیم


ذره ای بودیم خورشید رخت مـا را گرفت


قطره گشتیم و بـه دریای غمت دریا شدیم


 
با تولای تـو بین خلق شهرت یافتیم


در تجلایِ تـو گم گشتیم تا پیدا شدیم


داغ تـو پیش از ولادت در دل مـا نقش بست


سوختیم و شعلة فریاد عاشورا شدیم
 

شعله بودیم و تماشای تـو مـا را لاله کرد



خار بودیم و زفیضت نخل طوبا شدیم


از همان اول کـه بگشودیم چشمِ خویش را


تشنگان عشق رابا اشک خود سقا شدیم


 
نی عجب با عشق اگر پایان بگیرد عمر مـا


مـا از اول عاشقِ ذریه زهرا شدیم


باوجود آنکه بر چشم همه دادیم نور


همچو شمع سوخته در انجمن تنها شدیم
 



هر کجا یاد لب خشک تـو نوشیدیم آب


سوختیم و از خجالت آب ، سر تا پا شدیم


آفتاب روی تـو بخشید بینایی بـه مـا


 
تـو بـه نوک نی درخشیدی وما بینا شدیم


همچو نخل خشک کز فیض بهار احیا شود


مـا چو میثم از نسیم کربلا احیا شدیم



پارس ناز 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۷ ، ۰۱:۳۰
حمیدرضا

مریم کرباسی


شنیده بود که این‌بار باز دعوت نیست


کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست


بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق!


اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست


غمی است در دل جامانده ‌های کرب‌وبلا


که هرچه هست، یقین دارم از حسادت نیست


میان ما که نرفتیم و رفته‌ها، شاید


تفاوتی‌ست در آغاز و در نهایت نیست


همیشه آن‌که نرفته است، بی‌قرارتر است


همیشه آن‌که نرفته است، کم‌سعادت نیست


و آن کسی که در این راه اهل دل باشد 


مدام اهل گله کردن و شکایت نیست


خودش نرفت و دلش را پیاده راهی کرد


نباید این‌همه دل‌دل کند که فرصت نیست


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۷ ، ۰۱:۳۲
حمیدرضا