عشق فقط یک کلام.....حُسَین علیه السلام

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

عشق فقط یک کلام.....حُسَین علیه السلام

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

عشق فقط یک کلام.....حُسَین علیه السلام

سلام به شما دوست عزیز

برداشت های خودم رو از تمامی رخدادها ، مطالعات و ... را سعی میکنم در اینجا یادداشت کنم.

سپاسگذارم از اینکه وقت گرانبهای خود رو برای خواندن نوشته های من گذاشتید.

یا علی

پیوندها

۳۲۰ مطلب توسط «حمیدرضا» ثبت شده است

سلام

خدمت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تسلیت می گویم ولی:

  • با رفتار نادرستم با مادرم، غمشان را تازه میکنم...

  • با نگاه گناه آلودم تیری به سویشان پرتاب میکنم...

  • با زبانم نیشی به قلبشان میزنم...

  • با ...

((حضوری بی نشانی))

  در ســکوتی تلخ و غمگیـن وسـیاه

ناشکفته غنچه ای پـژمـرده شــــد


در فضایی سخت و جانفرسا و تنگ

از فشـــاری پشت در آزرده شـــد


بـرگ گل در التـــــهابی جـانگداز

پای غـربت از جفــا افســرده شـد


گل دلش از جـور نـامـردان گـرفت

بس که نامـردی دگر بی پرده شــد


ساقه ای بشکست و گل آخر خمـید

باغبـــان از داغ او دلمـــرده شد


در شبی خاموش و خلوت سوی حق

تا حضــوری بی نشـانی برده شــد


غـرق حجمی از غم و اندوه و اشک

هم «رها» هم شعر او سرخورده شد


بهروز قاسمی  «رها»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۰۶
حمیدرضا

یزید بن معاویه که مجرم اصلى در فاجعه خونبار کربلا

 بود، تنها سه سال پس از این فاجعه، در ۳۸ سالگى با

 مرگی ننگین از دنیا رفت و با مرگش، حکومت فاسق

 خاندان ابوسفیان پایان یافت.

  یزید بن معاویة بن ابوسفیان ـ که مادرش مَیسون، دختر بَجدَل کلبى بود ـ در سال 25 یا 26 هجرى، متولّد شد و در سال 64 هجرى، به هلاکت رسید.

وى که مُجرم اصلى در فاجعه خونبار کربلا بود، تنها سه سال پس از این فاجعه، در 38 سالگى با ننگ آمیزترینِ مرگ‌ها از دنیا رفت و با مرگش، حکومت ننگین خاندان ابوسفیان نیز پایان یافت.

«دانشنامه امام حسین(ع)» درباره قول‌های مختلف علّت مرگ ناگهانى یزید، می‌نویسد: در این زمینه قول‌ها مختلف هستند، اما مورّخان، اتفاق نظر دارند که افراط در مِىگُسارى و بَدمستى، موجب هلاکت او شد.

برخى گفته‌اند: وى هنگام رقص و در حال بدمستى به زمین خورد و مغزش متلاشى شد، برخى گاز گرفته شدن توسط میمونش را که با وى بازى مى‌کرد و برخى کثرت مىگسارى و قى کردنِ پیاپى آن را عامل هلاکت او ذکر کرده‌اند.

همچنین گزارش شده که صورت او پس از مرگ، همچون قیر سیاه شد و با ظاهرى چون باطنش به عالم آخرت منتقل شد.

خبرگزاری فارس

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۵۲
حمیدرضا

یکی از افراد مقابل ابا عبدالله الحسین علیه السلام، شمر بن ذی الجوشن است. از فرماندهان سپاه امام علی در جنگ صفین و جانباز امیر المومنین کسی که در میدان جنگ تا شهادت پیش رفت. این چنین کسی حالا در کربلا شمر می شود. با ورودش به کربلا همه چیز عوض می شود. شمر آدم کوچکی نیست اگر نیایش های شمر را برای شما بخوانند و به شما نگویند که این ها مال شمر است شما با آن ها گریه می کردید. حال می کردید، هیچ گاه گفته نمی شود که وقتی شمر دستش را به حلقه خانه خدا می زد چگونه با خدا زمزمه می کرد!
🔸این آقایی که ما صحبتش را می کنیم (شمر) شانزده بار با پای پیاده به سفر حج رفته است. فکر نکنید شمر اهل نماز و روزه نبوده و یا از آن دسته آدم هایی بوده که عرق می خوردند، عربده می کشیدند؛ شمر و بسیاری دیگر که آن طرف ایستاده اند، آدم هایی هستند که پیشانی پینه بسته داشتند. بسیاری از آن ها اهل تهجد بودند.

🔸در کربلا هر روز بیست هزار نفر در فرات غسل می کردند. غسل قربة الی الله که حسین را بکشند و می گفتند: غسل می کنیم تا ثوابش بیشتر باشد.
🔸در ظهر عاشورا وقتی ابا عبدالله علیه السلام برای نماز خواندن، اذان می گفتند فکر نکنید در آن طرف کسی نماز نمی خواند. آن ها هم نماز می خواندند! برخی از این افراد به ابا عبدالله علیه السلام می گویند که نماز شما قبول نیست! و حبیب به آن ها می گوید: «نماز شما قبول است؟!» درگیری می شود، حبیب به شهادت می رسد. حضرت حبیب پیش از نماز ظهر ابا عبدالله به شهادت رسیدند.

💠 ما در کربلا به کلاس شمر شناسی نیاز داریم. یک کلاس به عنوان تحلیل شخصیت شمر. شمری که شانزده بار به مکه رفته، جانباز امیر المومنین بود، کسی که در کنار مولا زخمی شده بود، چه شد که فرمانده جنگ حضرت علی علیه السلام به این جا رسید؟

⭕️ این هشدار و اندرزی است برای امروز و فردای ما...


تبیان

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۶ ، ۱۸:۲۴
حمیدرضا


شخصی از یاران امام صادق علیه السلام می گوید: «نزد امام صادق علیه السلام رفتم، دیدم حضرت نماز می خواند. بعد از نماز، در سجده مناجات کرد و برای زوار قبر امام حسین علیه السلام بسیار دعا کرد. وقتی مناجات حضرت تمام شد، عرض کردم: فدایت شوم! آنچه من از شما شنیدم، اگر هم برای کسانی بود که خدا را نمی شناسند، گمان می کردم به آتش دوزخ دچار نمی شوند! به خدا که آرزو کردم حسین علیه السلام را زیارت می کردم و حج (مستحبی) انجام نمی دادم! حضرت در پاسخ فرمود: تو که به قبر سیدالشهدا علیه السلام نزدیک هستی، چرا به زیارت او نمی روی؟ عرض کردم: من نمی دانستم که مسئله به این عظمت است. حضرت فرمود: «دعا گویان زوار حسین علیه السلام ، در آسمان از دعاگویان او در زمین بیشترند. زیارت را ترک مکن. هرکه آن را ترک کند، آن قدر حسرت می برد که آرزو می کند که قبر حضرت، نزد او می بود.» و سپس حضرت دوباره به تمجید زایران حضرت حسین علیه السلام و بیان فضایل آنان پرداخت.

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۶ ، ۱۸:۱۱
حمیدرضا

«بپرسید از من، قبل از آنکه از میان شما بروم.» این کلامی بود که امیرالمؤمنین علی علیه السلام بر فراز منبر برای مردم بیان کرد. لحظه ای همه جا را سکوت فرا گرفته بود. ناگهان مردی از میان جمعیت برخاست و پرسید: «یا امیر المؤمنین علیه السلام ! تعداد موهای سر و صورت من، چه مقدار است؟» پرسشگر، کسی نبود جز سعد بن ابی وقاص. امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمود: «به خدا! از مسئله ای، پرسش کردی که دوستم رسول خدا صلی الله علیه و آله ، مرا به آن، آگاه ساخته بود. در سر و صورت تو مویی نیست، مگر آنکه در ریشه آن، شیطانی نشسته باشد. بدان! که در خانه تو پسری است که فرزندم، حسین علیه السلام را به قتل می رساند.» راوی می گوید: «در آن لحظه که امیر المؤمنین علی علیه السلام چنین فرمود، عمر سعد (سرکرده لشکر یزید)، هنوز طفل بود و در دامان پدرش نشسته بود.»

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۱۴
حمیدرضا

روز میلاد دُرّ درخشان مهر و عاطفه
پرستار زخم های به خون نشسته صحنه کربلا و روز پرستار پیشاپیش مبارک باد . . .


 روزهایى بر حضرت فاطمه زهرا (س) گذشت که بر اساس دردهاى فراوان از جمله : شکسته شدن پهلو، ورم بازو، صورت سیلى خورده و سقط جنین ، حدود90 روز بسترى بود. ناگفته پیداست که چنین بیمارى نیاز به پرستار دارد، لذا حضرت زینب در سن 5 سالگى از مادر پذیرایى و پرستارى مى کرد و متأسفانه طولى نکشید که به فراق مادر مبتلا گردید.


اللهم عجل لولیک الفرج

التماس دعای فرج

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۶ ، ۱۰:۳۱
حمیدرضا

از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است: «روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله ، در خانه حضرت زهرا علیهاالسلام بود و حسین علیه السلام در دامان ایشان قرار داشت. ناگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله به سجده افتاد. سپس فرمود: ای فاطمه! پروردگار بی همتایت به من فرمود: آیا حسین را دوست داری؟ عرض کردم: آری، حسین، نور چشم من است و گل خوش بو و میوه قلب من است. آن گاه درحالی که دست مبارک خود را بر سر حسین علیه السلام قرار داده بود، فرمود: پروردگارم به من فرمود: مبارک باد این مولود که برکات و صلوات و رحمت و رضوان من بر او باد و غضب و عذاب من، بر کسی که او را به قتل می رساند و با او دشمنی می کند. به راستی که او، سیدالشهدا علیه السلام ، اولین و آخرین است. هم در دنیا و هم در آخرت. او سرور جوانان اهل بهشت است».

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۶ ، ۱۷:۴۲
حمیدرضا


امام حسین علیه السلام در مسیر خود به کوفه، از سرزمین اشراف گذشت و به اصحابش دستور داد آب فراوانی بردارند و همه مشک ها را پر کنند. یاران حسین علیه السلام نیز به دستور امام، آب زیادی برداشتند و حرکت کردند. در منزل گاه بعدی به نام ذوحسم، به سپاه حرّبن یزید ریاحی برخوردند که مأمور بودند امام حسین علیه السلام را نزد ابن زیاد ببرند. در آن گرمای شدید، فریاد العطش سربازان حرّ که سخت تشنه شده بودند، بلند بود.

حسین علیه السلام ، آن یکه تاز میدان جوانمردی و انسانیت، به یاران خویش دستور داد تا نه تنها سپاهیان دشمن، بلکه اسب ها و مرکب هایشان را نیز سیراب کنند. علی بن طعان محارمی می گوید: «من آخرین نفر از سپاه حر بودم که امام حسین علیه السلام با دست خود، من و اسبم را سیراب کرد. چون فشار آب از دهانه مشک زیاد بود، آن حضرت لبه مشک را به عقب برگرداند تا فشار آب کم شود و من به راحتی آب بخورم».

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۶ ، ۱۹:۰۶
حمیدرضا

شعر مناجات با امام زمان(عج)  –  جعفر ابوالفتحی

نکرده ام عملی تا ز تو ثواب بخواهم
منی که تشنه نبودم چگونه آب بخواهم
شبی که بی تو شود صبح بهتر آنکه نیاید
تورا بخواب ندیدم چگونه خواب بخواهم
هزار و سیصد و اندی سوال در دل من ماند
ادب اجازه نداده ز تو جواب بخواهم
رضا نده دهمت من قسم به چادر زهرا
رضا نده فرجت را از آن جناب بخواهم
رضا نده دهمت من قسم به دست اباالفضل
رضا نده که ز عباس فتح باب بخواهم


پایگاه فرهنگی حلما

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۶ ، ۱۱:۳۳
حمیدرضا

سلام به همراهان گرامی


شهادت امام حسن عسکری علیه السلام رو به صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تسلیت میگویم.

التماس دعای فرج
اللهم عجل لولیک الفرج

عزیز فاطمه ای مهربان بی همتا

دوباره سائلی آمد،درِ حرم بگشا

نشان خانه تان را ز هرکه پرسیدم

- نشان سیدی از خانواده ی زهرا-

به گریه مردم عابر جواب می دادند

برو به کوچه ی رحمت،محله ی طاها

کسی به داد دل من نمی رسد جز تو

بگیر دست مرا خورده ام زمین آقا

اگر اجازه دهی داخل حرم بشوم

کنار سفره ی فضلت نشینم ای مولا

بزرگ زاده چه مهمان نواز و خونگرمی

گذاشتی دهنم زود لقمه ی خود را

مگر سرای تو دارالنعیم عشاق است؟

هزار لیلی و مجنون نشسته اند اینجا

امام عسگری ای تکیه گاه امروزم

رها نمی کنمت تا قیامت فردا

دعا کنید که همسایه ی شما باشم

جوار چشمه ی تسنیم جنت الاعلی

اگر بهشت بیایم،بدان که بنشینم

به زیر سایه ی مهرت،نه سایه ی طوبی

هوای سامره دارد دل هوایی من

بده برات سفر-جان مادرت زهرا-

برای کرببلا خرجی سفر بدهید

به حق چادر خاکی زینب کبری

مدینه گر بروم تا سحر دعا خوانم

برای مهدی تان زیر گنبد خضرا

یگانه غایت خلقت وجود مادر توست

کجاست مرقد او؟خاک بر سردنیا

شنیده ام که غروب مدینه دلگیر است

شبیه حال و هوای غروب عاشورا

شنیده ام که نباید ز مشک حرفی زد

به خاطر دل پر درد مادر سقا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۶ ، ۱۱:۳۶
حمیدرضا