اصول عقائد اسلامی (توحید)11
سلام خدمت دوستان
با بخش یازدهم اصول عقائد اسلامی (توحید) با شما هستیمبرای مشاهده بخش دهم بر روی این لینک
کلیک کنید» معارف ثابت ادیان
ادیان الهى، مشترکات زیادى دارند که به برخى از آنها اشاره مى کنیم:
* توحید
تمامى ادیان، مردم را به توحید و یکتاپرستى دعوت نموده اند. «اعبدوا اللّه ما لکم من اله غیره»(41)
تمامى ادیان الهى با شرک، بت پرستى و طاغوت درگیر مبارزه بوده اند. «ان اعبدوا اللّه و اجتنبوا الطاغوت»(42)
* نبوّت
همه ادیان، مردم را به پیروى از پیامبران الهى و راه و روش آنها - که از طریق وحى مشخّص گردیده - دعوت کرده اند.
* معاد
ادیان آسمانى، مردم را از روز قیامت و برنامه هاى آن با خبر ساخته، آنها را از عذاب و مشکلات آن روز بر حذر داشته اند.
* نماز
در تمامى ادیان، فریضه ارزشمند نماز چون خورشیدى مى درخشد. حضرت ابراهیم علیه السلام مى فرماید: «ربّ اجعلنى مُقیمَ الصلوة» پروردگارا! مرا از بر پاى دارندگان نماز قرار ده. گمراهان قوم حضرت شعیب علیه السلام خطاب به او مىگفتند: «أصلاتک تأمرک ان نترک ما یعبد آباؤنا»(43) آیا نماز تو به تو دستور مى دهد که ما ترک کنیم آنچه را که گذشتگانمان مى پرستیدند؟ و حضرت عیسى علیه السلام در گهواره فرمود: «و اوصانى بالصلوة ...»(44)
* روزه
روزه از مشترکات تمامى ادیان الهى است. «یا ایّها الّذین امنوا کُتب علیکم الصّیام کما کُتب على الّذین من قبلکم...»(45) اى ایمان آورندگان! روزه بر شما واجب گردید همان گونه که برگذشتگان شما واجب شد.
* جهاد
قرآن درباره جهاد انبیا مى فرماید: «کایّن مننبىّ قاتلمعه ربّیون کثیر»(46) چه بسیار پیامبرانى که همراه آنها انسانهاى شایسته اى جنگیدند و به شهادت رسیدند.
* حج
حج، مخصوص اسلام نیست و در ادیان قبل نیز وجود داشته است.
خداوند خطاب به حضرت ابراهیم علیه السلام مى فرماید: «و اذّن فى النّاس بالحج یأتوک رجالاً و على کلّ ضامرٍ یأتینَ من کلّ فَجٍّ عمیق»(47) و در میان مردم، انجام حج را اعلام کن، آنها پیاده و سواره و از راه دور به سوى تو خواهند شتافت.
* زکات
زکات نیز مخصوص اسلام نیست. حضرت عیسى مى فرماید: «و اوصانى بالصلوة و الزکاة مادمت حیّا»(48)
*امر به معروف و نهى از منکر
لقمان به فرزندش مى گوید: «یابُنىّ اقم الصلوة وامربالمعروف وانه عن المنکر»(49) فرزندم! نماز را به پاىدار وامر به معروف کن و از زشتى ها نهى کن.
اینها
پاره اى از مشترکات ادیان الهى است. و همان گونه که در ادیان الهى مشترکات
و تفاوت هایى وجود دارد، در یک دین نیز، احکام ثابت و احکام متغیّر هست.
احکام ثابت تغییر نمى کند، ولى احکام متغیّر بنا بر مصالح قابل تغییرند،
مانند جنگ و صلح.
در اینجا به ذکر دو نمونه از احکام متغیر مى پردازیم:
امیرمؤمنان على علیه السلام در یکى از سالهاى حکومت خود بر اسبها زکات مقرّر کرد و در پاسخ به اعتراض برخى فرمود: امسال فقرا زیادند و درآمد بیت المال کم است، لذا باید صاحبان اسب نیز زکات بدهند.
امام کاظم علیه السلام هنگامى که در زندان بودند، به خاطر مصونیّت شیعیان از شناسایى و اذیّت و آزار آنها، خمس را بر آنها بخشید و فرمود: لازم نیست شیعیان خمس بدهند. پس از شهادت امام، برخى شیعیان طىّ طومارى از امام هشتم علیه السلام تقاضا کردند که همچنان خمس بخشیده شود، امام در پاسخ آنها فرمود: خمس قابل بخشش نیست و اگر پدرم آن را بخشید به خاطر حفظ جان شما بود.
41) اعراف، 59.
42) نحل، 36.
43) هود، 87.
44) مریم، 31.
45) بقره، 183.
46) آل عمران، 146.
47) حج27.
48) مریم، 31.
49) لقمان، 17.
درسهایی از قرآن