اصول عقائد اسلامی (توحید)9
سلام خدمت دوستان
با بخش نهم اصول عقائد اسلامی (توحید) با شما هستیم
برای مشاهده بخش هشتم بر روی این لینک
» نشانه هاى بهترین دین
بهترین دین و مکتب، باید داراى مشخّصات زیر باشد:
1- عقلى و مستدل باشد.
البته
لازم است که بگوییم: اصول عقایدِ دین نباید با عقل در تضادّ باشد، امّا
لازم نیست همه مردم در همه زمانها و مکانها، دستورها و برنامه هاى دین را
طبق عقل خویش درک کنند؛ زیرا در زمانى که بسیارى از برنامه ها و دستورهاى
دین، صادر مىشود؛ ممکن است افرادى راز و رمز آن را نفهمند و با عقل خویش
به فلسفه آن پى نبرند. بنابراین یک برنامه دینى نمى تواند ضدّ عقل باشد
امّا ممکن است فوق عقل باشد.
به
هر صورت دین خوب، دینى است که اصول عقاید وبرنامه هایش استدلالى باشد نه
ضدّ عقل؛ براى همین است که مى گویند: در اصول دین و اصول عقاید، تقلید جایز
نیست، زیرا عقیده از عَقْد است و عقد یعنى گره خوردن و بسته شدن و چون بنا
بر این است که روح و دل انسان با عقیده و مطلبى گره بخورد، صرفاً با حرف
این و آن گره نمى خورد بلکه باید این علقه و پیوند بر مبناى عقل و استدلال
ایجاد گردد.
2- با فطرت و طبیعت انسان سازگار باشد.
پیروان
یک دین باید برنامه هاى دینى خود را با فطرت و طبیعت خود سازگار ببینند،
مثلاً انسان طبیعتاً به همسر نیاز دارد، بدیهى است دین خوب آن است که در
برنامه ها و دستوراتش، ازدواج امر مقدّسى باشد.
3- تحریف نشده باشد.
متأسّفانه
یکى از گرفتارى هایى که براى ادیان پیشین روى داد، تحریف آنها بود. قرآن
از این عمل زشت پرده برداشته، مى فرماید: «یُحرِّفونَ الکَلم عن
مَواضِعه»(36) بدیهى است دست بردن در قوانین وبرنامه هاى یک دین، آن را
وسیله و بازیچه اغراض شخصى نموده، بى خاصیّت مى کند.
خوشبختانه
دشمنان آگاه و دوستان نادان هرگز نتوانستند هیچ گونه تحریفى در دین اسلام
به وجود آورند، زیرا خداوند، خود حفاظت و نگهبانى از قرآن را به عهده گرفته
است و در این باره مى فرماید: «انّا نحن نزّلنَا الذّکر و انّا له
لَحافِظون»(37) در آیه دیگر مىفرماید: «لایأتیه الباطل مِن بین یَدیه»(38)
از هیچ سمت و سویى باطل به قرآن راه نمى یابد.
4- امید آفرین و روحیه بخش باشد.
از
نشانه هاى بهترین دین و مکتب آن است که به انسان امید و عشق بدهد. اگر
شاگردى بداند که زحمات او در مدرسه هدر نمى رود و حتّى یک صدم نمره اش مورد
نظر است و عذرهاى موجه او پذیرفته مى شود، با عشق خاصّى به تحصیل ادامه
مى دهد. در جهانبینى الهى، انسان عقیده دارد که در هر لحظه زیر نظر خداست و
ذرّه اى از اعمال خیر او غفلت نمى شود و خریدار کار نیکش خداست و بهاى جان و
مالش بهشت است و بر این باور است که امدادهاى غیبى مى تواند در سخت ترین
شرایط به کمک او بیاید.
5 - آینده نگر باشد.
دین
باید دورنگر و در فکر آینده مردم باشد، آینده را براى پیروان خود توضیح
دهد و راههاى سعادت و پیشرفت را با آنها در میان بگذارد. البتّه برخى از
مکتب ها به جاى اینکه آخربین باشند آخوربین هستند.
6- جامع باشد.
دین
باید هم به مسایل نظرى بپردازد و هم به مسایل عملى. هم به این جهان
بیاندیشد و هم آن جهان را فراموش نکند. آنچه که مورد نیاز یک انسان و یا
جامعه است در آن یافت شود. این جامعیّت به زیبایى در قرآن مشاهده مى شود،
زیرا مسایل مادّى و معنوى، دنیوى و اخروى در کنار یکدیگر ذکر شده اند.
قرآن،
در حالى که از مسایل زناشویى سخن مى گوید: «نساءکم حرثٌ لکم فاتوا حرثکم
أنّى شئتم» بلافاصله مىگوید: «و قدّموا لانفسکم»(39) براى آخرت خود
توشه اى را پیش فرستید. یعنى ضمن اینکه در اندیشه تأمین نیازهاى مادّى خود
هستید، در اندیشه تربیت اولاد صالح نیز باشید تا ذخیره اى براى آخرت شما
باشد.
دین
برتر، دینى است که هم براى فکر و اندیشه پیروان خود برنامه داشته باشد و
هم براى دست و زبان و پاى آنها. هم در اندیشه جسم مردم باشد و هم در اندیشه
روانشان. دین جامع، دینى است که هم به فکر اقتصاد مردم باشد، هم به فکر
تفریح و تأمین لذّتهاى مشروع آنان.
دین
خوب مى گوید: اگر مىخواهى ورزش کنى، با این شعار ورزش کن. «امروز لذّت،
فردا خدمت.» این معیار ورزش در اسلام است که باید در امورى مثل شنا،
قایقرانى، تیراندازى، موتورسوارى، اتومبیلرانى، آموزشهاى نظامى و... به
آن توجّه داشت.
آرى،
انجام این گونه ورزشها امروز لذّت دارد و با کسب این مهارتها مىتوان
فردا به جامعه خدمت کرد.(40) برخى ورزشها شاید امروز مفید باشد، امّا براى
فردا چه سودى دارد؟! چه خدمتى براى جامعه در آن به چشم مى خورد؟! بگذریم از
برخى از ورزشها که نه امروز دارد و نه فردا! دین برتر براى مسابقات جایزه
قرار مى دهد، آنهم نه جایزه مصرفى مانند گلدان، جام ومدال. پیامبر صلى الله
علیه و آله وقتى مسابقه اى برگزار مى نمود به برنده آن شتر و یا درخت خرما
جایزه مى داد، یعنى جایزه اى تولیدى.
7- بن بست نداشته باشد.
در
اسلام، راه بازگشت به روى هیچ کس بسته نیست و در بسیارى از آیات قرآن پس
از بیان وضعیّت گناهکاران از توبه سخن به میان آمده است. زیرا یکى از
گناهان کبیره، یأس از رحمت خداست. هیچ کس، در هیچ شرایطى نباید از رحمت خدا
مأیوس شود و خود را در بن بست ببیند.
راستى
چرا ما زود مأیوس مى شویم و همه درها را به روى خود بسته مى بینیم. اگر در
کنکور قبول نشدیم ناامیدى سراسر وجود ما را فرا مى گیرد! مگر تمام
سعادتها، در رفتن به دانشگاه است؟ مگر تمام سعادت یک فرد، پیروزى در
انتخابات و یا موفّقیّت در تجارت است؟
دین خوب، دینى است که بن بست ندارد و مقصّران را در بازگشت از گناه و اشتباه راهنمایى و یارى مى کند.
8 - عمل به آن آسان باشد.
در
دین کامل و برتر حَرَجى نیست، یعنى پیروان یک مکتب آسمانى در انجام وظایف و
اعمال خود دچار سختى و دردسر نمى شوند. مثلاً: جهاد بر فرد نابینا و یا
بیمار واجب نیست و نمازگزار اگر آبى براى وضو پیدا نکرد، تیمّم مى کند.
پرداخت کننده زکات، اگر گندمزارش دیمى است، زکات بیشترى مى پردازد و اگر
آبیارى مى کند، چون زحمت بیشترى متحمّل مى شود، زکاتِ کمترى مى پردازد.
مالک گوسفند اگر گوسفندانش در بیابانها مى چرند، باید زکات بیشترى بپردازد
و اگر آنها را علوفه مى دهد چون هزینه علوفه را مى پردازد، زکات کمترى
پرداخت مى کند.
در دین خوب جایى براى وسواسى نیست، زیرا با یک لیوان آب مى شود، وضو گرفت و با ده سیر آب غسل کرد.
در دین قواعد و اصولى وجود دارد که زندگى را بر ما آسان مى کند:
اصل بر این است که همه چیز پاک است، مگر خلاف آن ثابت شود.
اصل بر این است که اموالى که در دست مسلمانان است از خودشان بوده و حلال است.
اصل بر این است که همه چیز حلال است، مگر آنکه خلاف آن ثابت شود.
پس دین خوب دینى است که دستوراتش آسان و عمل به آن نیز آسان باشد.
36) مائده، 13.
37) حجر، 9.
38) فصّلت، 42.
39) بقره، 223
40) عَلّموا اولادکم السّباحة و الرّمایة» فرزندان خود را (دختر و پسر) تیراندازى و شنا یاد دهید. کافى، ج 6، ص 47
درسهایی از قرآن