عشق فقط یک کلام.....حُسَین علیه السلام

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

عشق فقط یک کلام.....حُسَین علیه السلام

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

عشق فقط یک کلام.....حُسَین علیه السلام

سلام به شما دوست عزیز

برداشت های خودم رو از تمامی رخدادها ، مطالعات و ... را سعی میکنم در اینجا یادداشت کنم.

سپاسگذارم از اینکه وقت گرانبهای خود رو برای خواندن نوشته های من گذاشتید.

یا علی

پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «» نماز و امام حسین» ثبت شده است

                                          » نماز و امام حسین

»قرآن و یاد شهدا


 در قرآن از افراد ترسو و تن پرور به شدت انتقاد شده است؛ «یخشون النّاس کخشیة اللَّه»(129) و «لا طاقة لنا الیوم»(130) و از افراد شجاع ستایش شده است. مثلاً بعضى براى تضعیف روحیّه‏ ى مسلمین مى‏ گفتند: دشمنان شما زیادند ولى مؤمنین به جاى ترس ایمانشان زیاد مى‏ شود؛ «انّ النّاس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایماناً»(131)

 قرآن از کسانى که عاشق جبهه هستند و بخاطر نداشتن امکانات اشک مى ‏ریزند ستایش مى‏ کند «اعینهم تفیض من الدَّمع حَزناً الا یجدوا ما ینفقون»(132)

 قرآن از کسانى که براى خون دادن تسلیم فرمان هستند (گرچه خونشان ریخته نشود) ستایش مى‏ کند. «فلمّا اسلما وتلّه للجبین و نادیناه أن یا ابراهیم قد صَدّقتَ الرؤیا»(133)

قرآن کسى را که در جبهه از خود شهامت نشان مى‏ دهد لایق مقام مى ‏داند. «قتل داود جالوت آتاه اللّه الملک و الحکمة و علّمه مما یشاء»(134)
 قرآن یکى از ارزش هاى حضرت ابراهیم را جرأت او بر شکستن بت‏ها مى‏ داند. «وتاللَّه لاَکیدنّ اصنامکم»(135)

  قرآن مى ‏فرماید: چه بسا پیامبرانى که با همراهان مخلص به جبهه و جنگ رفتند و در برابر سختى‏ ها سستى نورزیدند و از خود ضعف نشان نداده و سر فرود نیاوردند و اینگونه کار و روحیّه‏ ى آنان را مى‏ ستاید. «و کأیّن من نبىّ قاتل معه رِبّیونَ کثیرٌ فما وَهَنوا لِما اصابهم فى سبیل اللَّه و ما ضَعُفوا و مااستکانوا و اللَّه یحبّ الصابرین»(136)
 شاید یکى از اسرار مهم مراسم حج که بر تمام حجاج بیت‏ اللَّه واجب شده است تا شبهایى را در بیرون مکه (بیابان منى‏) بمانند، آن است که آنجا قربانگاه اسماعیل و محل مبارزه حضرت ابراهیم با شیطان است.

 آرى وجوب توقّف در قتلگاه اولیاى خدا، یک عزادارى عملى و بیاد ماندن یاد شهداست.
 در برابر این گروه، قرآن از گروه ‏هایى به شدّت انتقاد کرده است از جمله:
 1 - کسانى که تنها به زندگى دنیا دل بسته ‏اند. «أرضیتم بالحیوة الدنیا»(137)

 2 - کسانى که رفاه زندگى را محبوب‏تر از جبهه و جهاد مى ‏دانند. «قل ان کان ابائکم و ابنائکم و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجارة تخشون کسادها و مساکن ترضونها أحبّ الیکم من اللَّه و رسوله و جهاد فى سبیله فتَربّصوا...»(138)

 3 - کسانى که از دشمن مى‏ ترسند. «قالوا لاطاقة لنا الیوم بجالوت و جُنوده»(139)
 4 - کسانى که مسئله نا امنى خانه را مطرح مى ‏کنند و براى فرار از جبهه و جنگ، از پیغمبر مرخّصى مى‏ خواهند. «یقولون اِنّ بُیوتنا عورة و ما هى بعورة ان یریدون الا فرارا»(140)

 5 - کسانى که از پیامبر براى شرکت در جبهه عذرخواهى مى‏ کنند و بهانه مى‏ گیرند که شرکت ما در جنگ تبوک سبب گناه مى‏ شود، زیرا در برخورد با رومیان به دخترانشان نگاه خواهیم کرد و گرفتار فتنه و گناه خواهیم شد. در حالى که بزرگ‏ترین فتنه و گناه که در آن غرق شده ‏اند، فرار از جبهه و تنها گذاشتن پیامبر است. «و منهم مَن یقول ائذن لى و لا تَفتِنّى اَلا فى الفتنة سقطوا»(141)

کسانى که گرمى هوا را براى ترک جنگ بهانه قرار دادند. «قالوا لا تَنفروا فى الحَّر قل نارُ جهنّم اشدُّ حرّا»(142)
 کسانى که به خاطر نرفتن به جبهه خوشحالند. «فرح المخلّفون بمَقعَدهم خلاف رسول اللَّه»(143)
 خداوند به پیامبرش دستور مى ‏دهد بر مرده‏ ى مرفّهانِ بى ‏درد و منافقانِ ترسو و فراریان از جبهه نماز نگزار و حتّى بر سر قبر فراریان نباید حاضر شد، پس بر مزار شهدا باید حاضر شد.

 حضرت فاطمه علیها السلام هر هفته دوبار (دوشنبه و پنجشنبه) پیاده چند کیلومتر راه را از منزل تا مزار شهداى اُحد طى مى‏ کرد و حتّى مقدارى خاک قبر شهید را به خانه برد و از آن دانه‏ هاى تسبیح ساخت و در دست مى ‏چرخاند تا بدین وسیله شهدا فراموش نشوند.
 خداوند آنچه در زمین و آسمان است آفرید؛«اللّه الذى خلق السموات و الارض»(144) و آن را مسخّر بشر قرار داد؛ «سَخّر لکم ما فى السموات و ما فى الارض»(145) و بشر را براى عبادت و بندگى آفرید؛ «وما خلقت الجنّ و الانس الاّ لِیَعبدون»(146) و قلّه‏ ى عبادت نماز است و قلّه ‏ى نماز سجده است که در سجده بهتر است بر خاک کربلا و تربت شهید سجده کنیم تا شهدا فراموش نشوند.

در آداب سفر حج مى‏ خوانیم: کسى که مکه رود و پیامبر را در مدینه زیارت نکند، جفاکار است و کسى که به مدینه رود و پیامبر را زیارت کند و شهداى اُحد را در کنار مدینه زیارت نکند، جفا کرده است، بنابراین چنین نتیجه مى‏ گیریم که الوهیّت مکه به نبوّت مدینه و نبوّت مدینه به شهادت اُحد پیوند خورده است. یعنى مکه به مدینه وابسته و مدینه به اُحد.
 آیا در این سرّى نیست که شهداى اُحد 72 نفر بودند و شهداى کربلا 72 نفر و شهداى حزب جمهورى هم 72 نفر بودند؟!

 129) نساء، 77.
130) بقره، 249.
131) آل‏عمران، 173.
132) توبه، 92.
133) صافّات، 103 - 105.
134) بقره، 251.
135) انبیاء، 57.
136) آل‏عمران، 146.
137) توبه، 38.
138) توبه، 24.
139) بقره، 249.
140) احزاب، 13.
141) توبه، 49.
142) توبه، 81.
143) توبه، 81.
144) ابراهیم، 32.
145) لقمان، 20.
146) ذاریات، 56.

درسهایی از قرآن
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۵ ، ۱۶:۳۳
حمیدرضا

» عزّت و ذلّت در کربلا

» نماز و امام حسین

 * اگر قرآن در آغاز بزرگ‏ترین سوره‏ ى خود (بقره) مى‏ فرماید: «الّذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوة»(121) و همچنین در کوچک‏ترین سوره‏ ى خود (کوثر) از نماز سخن به میان مى ‏آورد، امام حسین علیه السلام آن را اقامه مى‏ نماید. «اَشهد انّک قد اقمت الصلوة»(122)

 * اگر قرآن مى ‏فرماید: «و ارکعوا مع الراکعین»(123)، امام حسین‏ علیه السلام نماز را با جماعت آن هم در برابر صفوف دشمن برگزار مى‏ کند.

* اگر قرآن نحوه ‏ى اقامه نماز در میدان جنگ را به پیامبر صلى الله علیه و آله آموزش مى ‏دهد؛ «و اذا کنتَ فیهم فاقمت لهم الصلوة فلتقم طائفةٌ منهم معک ولیأخذوا اسلحتهم...»(124)، امام حسین‏ علیه السلام در میدان جنگ نماز را اقامه مى‏ فرماید.

 * اگر قرآن نماز را به عنوان یک منبع انرژى‏ زاى غیبى معرّفى و مؤمنان را امر به استعانت از آن مى‏ فرماید: «استعینوا بالصبر و الصلوة»(125)، امام حسین‏ علیه السلام نیز در بحبوحه ‏ى جنگ و مشکلات آن، از نماز استعانت مى‏ جوید.

 * اگر قرآن اقامه‏ ى نماز را در اوّل وقت سفارش مى ‏فرماید؛ «اقم الصلوة لدلوک الشمس»(126)، امام حسین علیه السلام نماز ظهر عاشورا را در اوّل وقت اقامه فرمودند.

 * اگر حضرت عیساى مسیح ‏علیه السلام تا زمانى که نفس دارند، مأمور به اقامه نماز شده ‏اند؛ « و اوصانى بالصلوة و الزکوة ما دمت حیّا»(127)، امام حسین‏ علیه السلام نیز تا آخرین لحظه همراه نماز است.

 * اگر قرآن از کسانى که تجارت، آنها را از نماز غافل نمى‏ سازد، ستایش مى‏ کند؛ «رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر اللّه و اقام الصلوة»(128)، راجع به امام حسین ‏علیه السلام چه باید گفت که حتّى حفظ جان هم او را از نماز غافل نساخت.

 * امام حسین علیه السلام نه تنها خود نماز خواند که نمازهاى نمازگزاران را نماز کرد. در حدیث مى‏ خوانیم: سه چیز موجب قبولى نماز است: حضور قلب، نماز نافله و تربت سیدالشهدا.

 * امام حسین علیه السلام به خواهرش زینب علیها السلام مى ‏فرماید: در نمازت به من دعا کن.

 * نماز باید در جامعه و علنى اقامه شود؛ «اقیموا الصلوة» و امام حسین علیه السلام با آنکه مى ‏توانست در خیمه نماز بخواند و با اینکه نمازش شکسته بود، در مقابل جمعیت نماز بپا داشت.

 هنگام اقامه‏ ى نماز در ظهر عاشورا، 30 تیر به سوى حضرت رها شد، یعنى در برابر هر کلمه از حمد و رکوع و سجده تقریبا یک تیر به امام پرتاپ شد.

 * به راستى نماز چیست که در عصر تاسوعا هنگامى که به سید الشهدا علیه السلام پیشنهاد حمله مى‏ شود، حضرت طى چند نوبت گفتگو جنگ را یک روز به تأخیر مى ‏اندازند و مى ‏فرمایند: «انّى اُحبّ الصلوة» و نفرمود: مى‏ خواهم نماز بخوانم، بلکه فرمود: من نماز را دوست دارم. بسیارى از ما نماز مى ‏خوانیم، ولى چقدر نماز را دوست داریم؟

 زراره از امام صادق علیه السلام در باره کعبه پرسید: دهها سال است که هرگاه درباره‏ ى حج و کعبه از شما سوال مى ‏کنم، پاسخ جدیدى مى ‏دهید، علم شما به کجا متّصل است؟ امام فرمودند: آیا مى ‏خواهى کعبه‏ اى که هزاران سال قبل از آدم بوده با چند کلمه اسرارش تمام شود.

 این در حالى است که کعبه و تمامى اسرار و رموز آن که امام به آن اشاره فرمودند، تنها قبله‏ ى نماز است و قبله، یکى از شرایط نماز!!

 * امام حسین علیه السلام حاضر مى‏ شود تا بدن مبارکشان سوراخ سوراخ شود، ولى ارزش نماز شکسته نشود. سر مقدّس سید الشهدا بر روى نى قرآن مى ‏خواند، یعنى سر از بدن جدا مى ‏شود ولى سر و دل از قرآن جدا نمى‏ شود.

عزادارن حسینى! ظهر عاشورا در هر کجا هستید، به یاد امام حسین علیه السلام و آخرین نماز کربلاى او، همراه با حضرت مهدى (عجل ‏اللَّه‏ تعالى ‏فرجه ‏الشریف) نماز ظهر عاشورا را باشکوه و با اخلاص بپا دارید.


121) بقره، 3.
122) زیارت عاشورا.

123) بقره، 43.
124) نساء، 102.
125) بقره، 153.
126) اسراء، 78.
127) مریم، 31.
128) نور، 37.

درسهایی از قرآن
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۳۲
حمیدرضا