خدا به خانه ی ارباب احمد آورده
بیا حسین که لیلا محمد آورده
رسیده تا که شود جلوه ی جلال حسین
جلال ذات خداوندی جمال حسین
علی اکبر آقا، بزرگ آل حسین
موذن پسر فاطمه، بلال حسین
امیر عظیمی
خدا به خانه ی ارباب احمد آورده
بیا حسین که لیلا محمد آورده
رسیده تا که شود جلوه ی جلال حسین
جلال ذات خداوندی جمال حسین
علی اکبر آقا، بزرگ آل حسین
موذن پسر فاطمه، بلال حسین
امیر عظیمی
شب جمعه است و دلم کرببلا می خواهد
کربلا هم که دلِ غرقِ صفا می خواهد
چه کنم من که ندارم بجز این قلبِ سیه
دلِ من از تو حسین قدری دوا می خواهد
روضه ی آب و عطش گر چه ملول است و ولی
دلِ بشکسته و صد شور و نوا می خواهد
شب جمعه شد و مادر به حرم آمده است
وا که این صحنه عجب حال و هوا می خواهد
آخر این غرقِ گنه را چه به این حال و هوا
دلِ من جرعه ای از آبِ شفا می خواهد
کی شود قسمت من هم بشود کرببلا
دلم عطرِ حرمِ شاهِ ولا می خواهد
شاعر : هستی محرابی
مارا هم از مقتل صدایی کن حسین جان
دل های مارا کربلایی کن حسین جان
جام شهادت را به کام ما بنوشان
این عمرها را هم خدایی کن حسین جان
یاران همه بار سفر بستند ورفتند
جاماندگان را هم صدایی کن حسین جان
رقص جنون در آتش خون حاجت ماست
در راه خود مارا فدایی کن حسین جان
ما خاک این درگاه را خوردیم یک عمر
با ما فقیران آشنایی کن حسین جان
این لشگر عشق است و ما سرباز عشقیم
بر لشگر عشقت دعایی کن حسین جان
بین قنوت و سجده از رخ پرده بر داشت
وجه خدایی را رونمایی کن حسین جان
یا لیتنا کنا معک ورد لب ماست
در حنجر ما هم نوایی کن حسین جان
ای ساکن دیر و تنور و تشت ونیزه
در جان ما هم روشنایی کن حسین جان
مارا فنای کربلای خویش فرما
دنیای مارا نینوایی کن حسین جان
دنیای ما عقبای ما این خیمه گاهت
تا خیمه خود رهنمایی کن حسین جان
ما را گنهکاران دنیا نام بگذار
اما قیامت غم زدایی کن حسین جان
از ارکیان تا عرشیان راهی دراز است
ماراهم آخر کربلایی کن حسین جان